همدلی در فضای مجازی: گروهی برای گرهگشایی مشکلات فنی نابینایان
فاطمه جوادیان
همراهان عزیز! همانطور که میدانید، دسترسی به تکنولوژی، توانایی افراد دارای معلولیت به ویژه نابینایان را بسیار افزایش داده است.
در حال حاضر، افراد نابینا قادر هستند مقدار اسکناسهای مختلف را تشخیص دهند، بسیاری از امور بانکی خود و خانوادهشان را انجام دهند، رنگ لباسهای خود را تنظیم کنند، کتاب و برچسب روی کالاها را بخوانند، بدون کمکگرفتن از کسی در کلاسهای آنلاین حاضر باشند، اسناد و مدارکشان را تا حد زیادی مرتب کنند و مواردی ازاینقبیل که در گذشته بهگونهای دیگر و بیشتر به کمک سایر افراد انجام میشد.
با گسترش امکانات تکنولوژی و اهمیت آن در بالا بردن کیفیت امور روزمره افراد نابینا، کسانی از بین خود نابینایان برخاستند که در جهت این بهبود کیفی، بی چشمداشت, تلاش کرده اند. در این شماره از نسل مانا, بنا داریم با یکی از این افراد گفتگویی داشته باشیم.
در ابتدا لازم است برای آن دسته از همراهان که با چگونگی بهره مندی افراد نابینا از کامپیوتر و موبایل چندان آشنا نیستند، چند واژه کاربردی که در این گفتگو به کار رفته، توضیح داده شود:
NVDA اِن وی دی اِی: صفحهخوان گویا ویژه کامپیوتر.
Talkback تاکبک: صفحهخوان گویا ویژه تلفن همراه.
Espeak ایسپیک: فارسیساز صفحهخوان تاکبک و ان – وی – دی – اِی.
مهارتهای کامپیوتری را در کلاسهای فنی – حرفهای آموخته و اپراتوری تلفن را در مرکز نابینایان؛ سید حسین یگانه، نابیناست. بیناییاش را بهتدریج از دست داده است.
او از سال ۱۳۹۰ با هدف خدمترسانی به سایر افراد نابینا گروهی را در فضای مجازی راهاندازی نموده است.
در باره این گروه با ایشان گفتگو کردیم که به بخشهایی از آن میپردازیم.
همان ابتدا از چالشهای موجود در کارگاههای فنی – حرفهای از او میپرسم. میگوید: «در برخی موارد اجازه نمیدادند بر روی سیستمهایشان صفحهخوان نصب کنیم، زمان برگزاری آزمون گاه پیش میآمد منشیهایی در اختیارمان میگذاشتند که دانش کافی برای خواندن و نوشتن متون لاتین نداشتند.»
از او میخواهم بگوید در حال حاضر از تکنولوژی چطور استفاده میکند. «پیش از آن که بیناییام را تا این حد از دست بدهم، خودم را با عصا و صفحهخوان تطبیق دادم. رفتهرفته به صدای عجیبوغریب صفحهخوانها عادت کردم تا جایی که الان امور بانکی را انجام میدهم، نامههای رسمی مینویسم، فرمهای الکترونیک را پر میکنم و بسیاری فعالیت دیگر که در ادامه برایتان خواهم گفت. تکنولوژی برای ما بسیار مفید است؛ اما آنهایی که در رأس امور هستند میبایست این مسئله را جدی بگیرند و امکانات لازم را در اختیار افراد متقاضی قرار دهند.»
از او میپرسم که چطور نرمافزارهای مورد نیازش را پیدا میکند. میگوید: «بهتنهایی که نمیشود همه کارها را انجام داد. یا از طریق شبکههای اجتماعی، یا از طریق پیامرسانها با دوستان صحبت میکنیم و پیگیر میشویم ببینیم کدام یک از نرمافزارهایی که افراد بینا استفاده میکنند، برای ما دسترسپذیر شدهاند. گاهی هم مسئلهای را مطرح میکنیم و پیگیر میشویم ببینیم آیا برای انجام چنین فعالیتی نرمافزاری تولید شده یا نه.»
همین مسائل مشترک است که پیدایش گروههای مختلف را سبب میشود.
در مورد علت پیدایش گروهی که مدیریت آن را عهدهدار است، به دو مورد اشاره میکند؛
نخست این که او در مؤسسه نابینایان الغدیر تهران مهارتهای کامپیوتری ویژه نابینایان را از دوستانی چون آقای محسن رستمی آموخته و دانش خود را در همان مرکز در اختیار سایر افراد قرار داده است تا زمانی که از سوی شهرداری منطقه ۴ تهران این مؤسسه به دلیلی نامعلوم برچیده میشود.
دوم این که روزی برای خرید یک ابزار جانبی موبایل به فروشگاه میرود. هم زمان، خانمی برای تعمیر موبایلش وارد فروشگاه میشود. خانم، بابت خدمتی که به آن نیاز داشته، ناچار میشود هزینه بالایی پرداخت کند.
این دو مسئله حسین را به فکر فرومیبَرد؛ از یک سو مؤسسهای که جهت توانمندسازی افراد نابینا در كار با کامپیوتر و موبایل فعالیت میکرد، با وجود تلاش مدیرانش به این راحتی بسته میشود و از سویی دیگر، نابینایان میبایست برای رسیدن به یک فروشگاه که خدمات مربوط به موبایل یا کامپیوتر را ارائه میکنند، ضمن پرداخت هزینه بالا در رفت و آمد، با افرادی مواجه شوند که صفحه خوانها را نمی شناسند و به راحتی دستگاه را به حالت کارخانه برمی گردانند و از نو راه اندازی می کنند. این افراد نیز مانند سایر مشتریها هزینه بالایی پرداخت می کردند در حالی که تمام اطلاعات موجود در دستگاه را از دست می دادند. حالا باید از این و آن درخواست کمک می کردند تا نرم افزارها و کتابهای گویای مورد نیاز خود را دوباره به دست آورند.
همه این موارد سبب شد تا ایشان به اتفاق یکی از دوستانشان به فکر بیفتند گروهی تشکیل دهند که در آن، افراد، اطلاعات نرمافزاری خود را در اختیار یکدیگر قرار دهند. پرسش خود را بگویند یا بنویسند و منتظر بمانند تا کسی که در این مسئله تجربه و دانشی دارد، به آنها پاسخ مناسب دهد.
برایش فرقی ندارد چند نفر در این گروه عضویت دارند. فقط میخواهد اگر گرهی در کار دوستان نابینا در مورد کامپیوتر و موبایل پیش آمده، با پرسیدن در گروه، بتوانند آن گره را باز کنند.
یکی از قوانین این گروه آن است که پرسشها یا نوشته شود یا اگر قرار است در قالب یک پیام صوتی پرسشی مطرح شود، آن پیام کپشن داشته باشد – نوشتهای که به پیام صوتی ضمیمه شود – تا پاسخدهندگان بدانند قرار است به چه نوع پرسشی پاسخ دهند.
این گروه پیش از آن که پیامرسان تلگرام برای افراد نابینا دسترسپذیر شود، در پیامرسان واتساپ کار خود را آغاز کرد و پس از دسترسپذیر شدن تلگرام، گروه به این نرمافزار انتقال داده شد تا از امکانات قدرتمند این نرمافزار برای آرشیو مطالب استفاده شود.
گروه، به یک کانال آرشیو متصل است که نیاز افراد به نرمافزارهای مختلف در این آرشیو برطرف میشود. لازمه ثبت پیام در گروه هم عضویت در کانال آرشیو است.
او ترجیح میدهد چنین پروژهای را بهتنهایی مدیریت نکند و از انجام کار بهصورت تیمی در کنار افرادی که سازگارانه، دغدغههای مشترکی با هم دارند، لذت میبرد.
میانهروی در مدیریت، برایش یک اصل مهم است.
باتوجهبه این که افراد بر اساس دانش تجربی خود به پرسشها پاسخ میدهند، گاهی هم ممکن است پاسخها، ناخواسته کمی گیجکننده به نظر برسد. در این باره میگوید: «سعی میکنم در چنین مواردی دوستانه با فرد پاسخ دهنده گفتگو کنم. نمی خواهم انگیزه اش را از دست بدهد. قطعاً او قصد کمک داشته؛ برای این که پرسشگر سرگردان نشود، چنین پاسخی را از گروه برمیداریم تا فرد دیگری پاسخ مناسب تری بدهد.»
او نگران افراد نابینایی است که بهگونهای تنها هستند و گوشی موبایل تنها راه ارتباطی میان آنها و دنیای بیرون است. با همان گوشی با دیگران تماس میگیرند یا ماشین خبر میکنند. حالا اگر پاسخ اشتباهی سبب شود چنین فردی گویایی موبایلش از دسترس خارج شود، حسابی به دردسر میافتد. آنها به پاسخدادن به پرسشها در گروه بسنده نکردهاند؛ بلکه برای توانمندسازی افراد علاوه بر برنامههای مورد نیاز، فایلها و متنهای آموزشی مرتبط با این نرمافزارها را که توسط خود افراد نابینا تهیه و تنظیم شده، در کانال آرشیو بارگذاری میکنند تا آنهایی که مایل هستند در خصوص یک نرمافزار، اطلاعاتشان کاملتر شود، به این فایلهای آموزشی دسترسی داشته باشند.
در بخشی از گفتگو با افتخار به این مورد میپردازد که باتوجهبه نزدیکشدن زمان بازنشستگی، در ارگان دولتی که مشغول فعالیت است، علاوه بر اپراتوری، وظایف شش نفر دیگر را هم که حالا بازنشسته شدهاند، انجام میدهد. از جمله: تهیه بلیت برای پرسنل اعزامی به مناطق مختلف، کار با پنل اسنپ سازمانی، اسکن، پرینت و فکس نامههای اداری و… که در فایل گفتگو، گستردهتر به تکتک این فعالیتها پرداخته است.
فایل گفتگو سرشار است از نکتهها، گفتهها، خاطره، ترفند، هشدارها و چالشهایی که در این فضای محدود، نمیگنجد.
در پایان از ایشان دعوت کردیم تا در نشستی دیگر میزبان تجربههای ناب زندگیشان باشیم.
ضمن آرزوی تندرستی و شادکامی برای شما همراهان عزیز، روزهایتان پر از شوق زندگی.