زندگی، از نابینایی تا تجارت موفق: داوود خلیلآبادگان و یک چالش برای مخاطبان
فاطمه جوادیان
در دنیای کسب و کار، نامهایی هستند که فراتر از سود و زیان، دغدغهای عمیقتر را دنبال میکنند. داوود خلیلآبادگان، بازرگان موفق و شناختهشده حوزه تجهیزات توانبخشی و بازیهای فکری نابینایان، یکی از این افراد است. او که خود نابیناست و تمام مسیر موفقیتش را با دیدی متفاوت پیموده، هدفش را نه فقط تجارت، که ایجاد امکاناتی مناسب برای نابینایان در هر کجای دنیا میداند. در این شماره از ماهنامه نسل مانا، پای صحبتهای او نشستهایم تا مسیر زندگی، تحصیلی و حرفهای این کارآفرین دغدغهمند را مرور کنیم.

تولد با “آرپی”: آغاز مسیر با خطّ بریل
داوود خلیلآبادگان، که بنیانگذار شرکت تولیدی و بازرگانی «آذر رها» است، نابینایی خود را ناشی از مسائل ژنتیکی و ازدواج فامیلی پدر و مادرش میداند. او با مشکل بینایی آرپی (رتینیت پیگمنتوزا) به دنیا آمده و از سال ۱۳۵۲ تاکنون این مسیر را ادامه داده است. جالب اینکه همسر ایشان نیز با همین مشکل آرپی دست و پنجه نرم میکنند و حدود ۲۰ سال است که زندگی مشترک آرام و موفّقی را در کنار یکدیگر دارند.
مسیر تحصیلی او از هفت سالگی با یادگیری خطّ بریل آغاز شد. پس از اخذ دیپلم متوسطه در سال ۱۳۷۱ در تبریز، وارد دانشگاه فردوسی مشهد شد و در رشته الهیات و معارف اسلامی مدرک کارشناسی را دریافت کرد. اما این پایان ماجرا نبود. خلیلآبادگان که ۲۸ سال سابقه کار در سازمان بهزیستی در سمتهای مختلفی چون کارشناس نابینایان، توانبخشی و اشتغال دارد، همواره به دنبال ارتقای دانش خود بوده است:
«از نظر مقرّرات وزارت علوم کسی که در گروه علوم انسانی تحصیل میکنه اگر مدرک کارشناسی رو داشته باشه میتونه هر کدوم از رشتههای گروه علوم انسانی رو کنکور بده. بنده هم از این مقرّرات تونستم بهره بگیرم و رشته مورد علاقهام که مرتبط با حوزه اشتغال در سازمان بهزیستی بود، انتخاب کردم».
او در سال ۹۷ مقطع کارشناسی ارشد مشاوره توانبخشی را به پایان رساند و اکنون نیز در اواخر دوره کارشناسی مشاوره روانشناسی در دانشگاه پیام نور است. دلیل این پیگیری در رشته مشاوره این است که اگر دو مقطع متوالی را در یک رشته تحصیل کند، میتواند برای اخذ مجوز تأسیس دفتر مشاوره راحتتر اقدام کند.
تبدیل تهدید به فرصتسازی در حوزه تولید
ریشه تفکّر تولید و کارآفرینی در او به دوران کودکی و تجربه زیسته شخصی باز میگردد. او میگوید هنگام بازی با بچههای بینا در کوچه و محلّه، به دلیل نابینایی، همواره با چالش و نگرانیهایی روبرو بود، چه در تیلهبازی و چه در فوتبال یا هفت سنگ؛
«همین خاطرات باعث شده بود که تو ایّام بزرگسالی به این فکر بیفتم که چطور میشه در یک شرایط برابر فرد نابینا هم بتونه با افراد عادی رقابت کنه… و کمترین چالش و ارفاق رو داشته باشه و این شعار زندگی منه که همیشه باید تهدید رو تبدیل به فرصتسازی کرد».
همین دغدغه باعث شد که علاوه بر حسّ اقتصادی و تجاری، به فکر واردات و سپس تولید تجهیزات آموزشی و توانبخشی برای نابینایان بیفتد. تولیدات شرکت آذر رها صرفاً جنبه سرگرمی ندارند؛ بلکه به رشد فکری، توانبخشی اجتماعی و حتی حرفهای افراد نابینا کمک میکنند و مهمتر از همه، حرمت نفس و عزّت نفس را برای آنها و خانوادههایشان به ارمغان میآورند.
وی با ذکر مثالهایی روشن توضیح میدهد که چگونه بازیهای مناسبسازی شدهای مانند منچ، مار و پله، کوریدو، اتلو، دومینو و شطرنج نابینایان میتوانند سوژهای باشند تا یک نابینا و یک فرد عادی سر یک میز بنشینند و در شرایط برابر با هم بازی کنند. این امکان برقراری ارتباط، حتی میان نابینایان و ناشنوایان را که برقراری ارتباط بین آنها بسیار دشوار است، فراهم میکند.
خانواده در مسیر کارآفرینی
زندگی کاری و خانوادگی داوود خلیلآبادگان که هر دو با همسرش نابینا هستند، سرشار از چالشهایی است که به اعتقاد او، با نگاه درست میتوان آنها را به نکات مثبت و خوب تبدیل کرد. او و خانوادهاش تلاش کردهاند تا با تقسیم کار هوشمندانه، رضایت شغلی و خانوادگی را حفظ کنند.
اگرچه ۹۰ درصد کارهای مدیریتی، سرمایهگذاری، طراحی و تولید به عهده شخص ایشان است، اما همسرش که مدیریت شرکت آذر رها را بر عهده دارد، در امور اداری و اجرایی نقش مهمّی ایفا میکند. رها، دختر او نیز نقشی فراتر از سن خود دارد؛ او نایبرئیس و عضو هیئت مدیره شرکت است و بسیاری از امور مربوط به پرداختها، دریافتها با نرمافزارهای اندرویدی و امور بانکی را انجام میدهد و عملاً همراه و چشم خانواده در امور مربوط به افراد بینا است.
این بازرگان موفق که زبان مادریاش ترکی آذری است، به زبانهای خارجی از جمله عربی و انگلیسی آشنایی قابل قبولی دارد و در حال حاضر نیز به آموختن ترکی استانبولی علاقهمند شده است. او سالها مدرّس زبان انگلیسی بوده و روزانه حداقل چهار پنج ساعت مطالعه در حوزههای مختلف ادبیات، روانشناسی، شعر و رمان دارد که بخشی از آن به خطّ بریل و بخشی به صورت کتابهای صوتی است. این دانش به او در پروژههایی مانند عضویت در کمیته تألیف پکیج آموزشی ۹ جلدی «آموزش مهارتهای زندگی» (LSE) برای نابینایان نیز کمک کرده است.
دغدغه جهانی و چالشهای ملّی
اعتمادی که کارشناسان بهزیستی و تولیدکنندگان به محصولات «آذر رها» دارند، نتیجه صرفاً اقتصادی نیست. وی میگوید همواره به مشتریمداری و دریافت بازخورد روزانه از مخاطبان اعتقاد داشته و تلاش میکند تا محصولاتش را اصلاح کند و ارتقا دهد و این رمز موفّقیت و اعتماد به اوست.
با وجود این موفّقیت، صادرات محصولات شرکت با چالشهای سنگین مالیاتی و حمل و نقل مواجه است. او با ابراز تأسف اشاره میکند که شطرنجهای تولیدی «آذر رها» در نمایشگاههای خارجی مانند سایت سیتی در آلمان، به دلیل این مشکلات، توسط دوستان ترک تحت نام کشور ترکیه عرضه و به کشورهای دیگر مثل هائیتی و لبنان و از لبنان به سایر کشورهای عربی صادر میشوند. این امر اگرچه دغدغه جهانی او برای رساندن ابزار به دست نابینایان در سراسر دنیا را برآورده میکند، اما نشان از سختیهای فعالیت برای یک تولیدکننده داخلی دارد.
ایشان همچنین در مورد دغدغههای کارشناسان میگوید: «رضایت ارباب رجوع براشون مهمه و تشخیص خودشون که وسایلی که تولید میشه برابر استانداردها باشه» و البته به دغدغههای تولیدکنندگان دیگر نیز اشاره میکند که برخلاف تصوّر عموم، تولیدات نابینایان معاف از مالیات نیست و هزینههای سنگینی برای تولید، ثبت مالکیت و ارسال وجود دارد. در همین راستا، خلیلآبادگان برای دوستان جویای کار نابینا نیز توصیههایی حیاتی دارد:
- نخست، قدم به قدم پیش رفتن: «کسی میتونه صاحب کارخانه تولید کفش بشه که کارشو از پینهدوزی کفش، واکس زدن و تعمیر کفش شروع بکنه».
- دوم، پرهیز از شراکتهای بیاساس و رفتارهای هیجانی: این مسئله برای جلوگیری از شکست و سرخوردگی امری ضروری است.
او در پایان، خلاصه تجربیاتش را برای آیندگان در سه کلمه کلیدی بیان میکند: صبر، بردباری و برنامهریزی.
یک چالش بریل، یک جایزه ویژه!
یکی از مهمترین دغدغههای این کارآفرین، حفظ خطّ بریل است، چرا که بخش بزرگی از موفّقیت خود را در سایه نوشتن و ارتباط با این خط میداند. او برای جلوگیری از فاصلهگرفتن دوستان نابینا از نوشتن و خواندن بریل و تشویق به نوآوری، یک چالش جذاب را برای مخاطبان نسل مانا مطرح میکند:
«آیا راهی میشناسید که ما با لوح و قلم هر دو روی یک برگه بریل را طوری بنویسیم بدون اینکه آسیبی به کیفیت خوانایی و برجستگی بریل در روی اول برسد، مثل کاغذهای چاپ شده در پرینتر؟»
علاقهمندان عزیز میتوانند پاسخهای خود را به راههای ارتباطی ماهنامه نسل مانا ارسال کنند. به ۱۰ نفر از دوستانی که پاسخ صحیح و قابل قبول بدهند، به انتخاب خودشان، تا سقف ۶۰۰ هزار تومان از محصولات شرکت «آذر رها» هدیه داده خواهد شد.
همراهان گرامی! این مصاحبه شنیدنی و کامل با داوود خلیلآبادگان که سرشار از نکات آموزنده و تجربیات گرانبها است، علاوه بر این متن، به صورت فایل صوتی نیز در وبسایت نسل مانا برای علاقهمندان در دسترس است. از شما دعوت میکنیم تا با شنیدن صدای ایشان، با عمق بیشتری با دغدغهها و تجربیات این بازرگان موفق آشنا شوید.
او در پایان صحبتهایش، مهمترین نقش خود را ترکیبی از همه نقشهای انسانی (فرزند، برادر، پدر، همسر، کارآفرین) میداند و میگوید: «همواره فکرم اینه که جاده زندگی دو طرفه هست… همیشه دوست ندارم گیرنده باشم… جاهایی هم خیلی خیلی علاقه دارم دهنده باشم»؛ و در نهایت به دوستان نابینا توصیه میکند که در ارتباط با سازمان بهزیستی، هوشمندانهتر عمل کنند و با مطالبهگری صحیح، خدمات مناسبتری را دریافت نمایند.
برای داوود خلیلآبادگان، خانواده و همکاران ایشان و همچنین شما مخاطبان محترم آرزوی توفیقات روزافزون را داریم. روزهایتان پر از شوق زندگی.