پیشخوان: مروری بر نشریات و پادکستهای انگلیسیزبان ویژۀ آسیبدیدگان بینایی
امید هاشمی: سردبیر
این بار در پیشخوان با یک مربی نابینای پیانو و روشی که برای آموزش نوازندگی به نابینایان ابداع کرده، آشنا خواهیم شد؛ همچنین راجع به یک طرح خلاقانه خواهیم خواند که فدراسیون ملی نابینایان آمریکا بهمنظور بهبود کیفیت آموزش به نابینایان، آن را اجرا میکند. با خبرنگار نابینای بیبیسی آشنا میشویم و از یک نابینای هموطن سراغی میگیریم که اخیراً مهمان یک پادکست انگلیسیزبان بوده است.
راهی آسان برای نوازندهشدن شما
نوازندگی پیانو هرگز به این آسانی نبوده است. این را ما نمیگوییم. این، ادعای «مارک میلر» [1] است. او یک معلم پیانوی نابینا است و بیشتر شاگردانش هم مثل خودش از خانوادۀ افراد آسیبدیدۀ بینایی هستند. چیزی که مارک را از سایر مربیان موسیقی متمایز کرده و باعث حضورش در پادکست «بلایندَبیلیتیز» [2] شده، شیوهای است که برای تدریس به نابینایان طراحی کرده است. او برای آموزش به نابینایان، نه از نتنویسی مرسوم بریل، بلکه از روشی مبتکرانه استفاده میکند که خودش نام آن را «برگه راهنما» [3] گذاشته است. باید کمی با نوع نگاه مارک به آموزش پیانو بیشتر آشنا شویم تا بدانیم برگۀ راهنما چگونه قرار است به نوازندهشدن شاگردان او کمک کند.
مارک موسیقی را در یک کالج کوچک در محل زندگیاش فراگرفته؛ جایی که اصول و تئوریهای سبک جاز به او آموزش داده شده است. او میگوید تدریس موسیقی را از ۲۰ سال پیش آغاز کرده اما برخلاف بقیه که تدریس را رودررو انجام میدهند، مارک میلر ترجیح داده بهدنبال راهی باشد که بتواند این کار را بهشکل غیرحضوری صورت دهد و با حذف دشواریهای مربوط به رفتوآمد، یکی از مشکلات نابینایانِ هنرآموز را از سر راه بردارد. ۲۰ سال پیش که ابزارهای ارتباطی بر بستر اینترنت هنوز مثل امروز پیشرفت نکرده بوده، او آموزش را از طریق خطوط تلفن انجام میداد؛ حالا اما میزبانی کلاسهایش را به اسکایپ سپرده است.
نگاه مارک به آموزش، نگاهی جذاب و درعینحال واقعگرایانه است. او بر این باور است که اصولاً قرار نیست هرکس که شروع به یادگیری موسیقی میکند، حتماً یک نوازنده در سطح حرفهای شود و در سالنهای معتبر، باخ و بتهوون اجرا کند. برخی هنرجویان میخواهند موسیقی را در حدی بشناسند که بتوانند ترانهها یا موسیقیهایی را که در طول روز میشنوند یا در خاطر دارند، بهشکلی صحیح و گوشنواز بنوازند و خود و اطرافیانشان از نوازندگیشان لذت ببرند. بر مبنای همین نگاه است که مارک شاگردانش را گرفتار جلسات طولانی آموزش نتنویسی بریل و تمرینات خشک و طاقتفرسای مرسوم نمیکند. شاگردان مارک میلر قرار است موسیقی بنوازند و این کار را بعد از جلسۀ دوم شروع میکنند. این مربی معتقد است آشنایی همزمان با آکوردها و مفاهیم و تلفیق آن با خلاقیت، موسیقی را تشکیل میدهد؛ بنابراین، از همان ابتدا کار آموزش را با آکوردها شروع میکند. او برای آموزش آکوردها از روشی استقرایی بهره میگیرد؛ بهاینترتیب که ابتدا آکوردهای ماژور را به شاگردانش میآموزد و بعد، توضیح میدهد که فقط با تغییر یک نت در هرکدام از آکوردهای ماژور، میتوان به مینور آنها دست یافت. سایر انواع آکوردها را هم به همان ترتیب میآموزد. این کار، زمان بسیار کوتاهی را از هنرجو خواهد گرفت.
یکی دیگر از شگردهای مارک این است که کار آموزش را با قطعاتی شروع میکند که چه در دست چپ و چه راست، احتیاج به کمترین میزان جابهجایی روی کلاویههای پیانو داشته باشند. او معتقد است در روش نوازندگی ساده، دست چپ فقط باید نوازندگی آکوردها را بهعهده داشته باشد و دست راست هم ملودی بنوازد. ابتدا قطعاتی را انتخاب میکند که بشود با دو یا سه آکورد آنها را نواخت. بعد گامبهگام بهسمت انتخاب قطعات پیچیدهتر پیش میرود. او با آموزش آکوردها و منطق تشکیلشان و همینطور اصلیترین مفاهیم تئوری موسیقی و پیادهسازی این آموزهها روی آهنگهای آشنا، بهقول خودش به شاگردانش ماهیگیری میآموزد. شاگردان مارک در زمان بسیار کوتاهی میتوانند نوازندگی پیانو را تااندازهای بیاموزند که آهنگهای دلخواهشان را با کیفیتی کاملاً مطلوب، بنوازند. همانطور که گفتیم او برای تسهیل آموزش، روش خاصی را هم برای نتنویسی ابداع کرده است که از هفت هشت علامت ساده برای نوشتن اطلاعات موردنیاز استفاده میکند. در واقع مارک روشی را ابداع کرده که بتواند مثل روش «تبلِچِر»[4] در گیتار، آکوردها و ملودیها را با کمترین علامت، نمایش دهد. مارک برای کار آموزش یک وبسایت راهاندازی کرده و هماکنون مشغول آموزش به شاگردانی از هشت کشور و سه قارۀ دنیا است. در نسخۀ صوتی پیشخوان، شیوۀ آموزش او را بهتفصیل شرح خواهیم داد و از نمونه نوازندگی شاگردانش هم چیزهایی خواهیم شنید.
معلمان فردا، میهمان فدراسیون ملی نابینایان آمریکا
در آخرین شماره از ماهنامۀ «بریل مانیتور» [5] که فدراسیون ملی نابینایان آمریکا آن را منتشر میکند، با نوشتهای مواجه میشویم به قلم یکی از معلمان افراد آسیبدیدۀ بینایی که تجربیاتش را از مشارکت در طرحی موسوم به «معلمان فردا» به میزبانی فدراسیون بیان میکند. به این بهانه، بد نیست نگاهی به این طرح خلاقانه و اهدافش بیندازیم.
طرح «معلمان فردا»، برای کسانی اجرا میشود که در رشتۀ آموزگاری افراد آسیبدیدۀ بینایی تحصیل میکنند یا اخیراً در این شغل استخدام شدهاند. آنها در طول یک سال، در قالب دیدارهای آنلاین یا حضوری، با نابینایان بزرگسال و خانوادههای دارای کودکان نابینا ارتباط برقرار میکنند و از تجربیات زیستۀ افراد آسیبدیدۀ بینایی اطلاعات دستاولی بهدست میآورند. این طرح معمولاً از پاییز شروع میشود و یک سال تحصیلی ادامه پیدا میکند. در طول این یک سال، معلمان با موضوعاتی همچون اصول جهتیابی، آشپزی نابینایان، استقلال فردی و مسائل و موضوعات روحی، اجتماعی و رفتاری نابینایان آشنا میشوند. در طول سال تحصیلی ۲۰۲۱، معلمانی از ۱۴ ایالت آمریکا در این طرح مشارکت داشتند. این معلمان ماهی یکبار در بستر اپلیکیشن زوم دور هم جمع میشوند و چند گردهمایی حضوری هم برگزار میشود که میزبانی آن بهعهدۀ فدراسیون است. یک بنیاد پژوهشی، حامی مالی این دوره است و معلمان هیچ هزینهای برای شرکت در آن نمیپردازند. طرح «معلمان فردا» در کنار طرح دیگری موسوم به «بِل آکادمی» [6]، دو طرح فوقالعاده هیجانانگیز و الهامبخش است که فدراسیون در خصوص آموزش به نابینایان برگزار میکند. در نسخۀ صوتی پیشخوان، هم بهمرور تجربیات «کارِن اندِرسون» [7] از شرکت در طرح «معلمان فردا» خواهیم پرداخت و هم با جزئیات طرح بِل آکادمی که ویژۀ دانشآموزان نابینا برگزار میشود، آشنا خواهیم شد.
خبرنگاری در دل خطرات با خبرنگار نابینای بیبیسی
مهمان آخرین شماره از پادکست «اِفاِسکَست»[8]، یک خبرنگار نابینا است که در حال حاضر در جایگاه خبرنگار سیاسی این شبکۀ خبری در آمریکای شمالی مشغولبهکار است. «گَری اوداناگهو» [9] اهل انگلستان است. از بدو تولد نابینا بوده و تحصیلاتش را هم در مدرسۀ نابینایان به پایان رسانده است. او دربارۀ سالهایی که در مدرسۀ نابینایان تحصیل میکرده میگوید: «حضور در مدرسۀ نابینایان، هم جنبههای خوب داشته و هم جوانب بد. یکی از جنبههای خوب تحصیل در مدرسه این بوده که آنجا علاوه بر موضوعات معمول درسی، جرئت و شهامت هم میآموختیم.» گری میگوید در مدرسه به آنها اسکی و حتی رانندگی میآموختند. آنها معتقد بودند درست است که نابینایان قرار نیست بتوانند رانندگی کنند؛ اما باید بدانند معنای رانندگی دقیقاً چیست. به همین خاطر، گری و همکلاسیهایش را به یک فرودگاه متروکه میبردند و روی باند آن فرودگاه به آنها رانندگی میآموختند.
گری تحصیل را در رشتۀ فلسفه و در دانشگاه آکسفورد ادامه داده و در همان سالهای آخر دانشگاه هم بهتدریج پا به عرصۀ خبرنگاری گذاشته است. دربارۀ نحوۀ ورودش به این حرفه میگوید: «در سالهای ابتدایی دهۀ نود قرن بیستم، از بیبیسی خواستم امکانی را در اختیار من بگذارد که بهعنوان خبرنگار افتخاری، گزارشهایی را برای آنها آماده کنم. آنها هم پذیرفتند و من در زمانی که برای تعطیلات در پاریس به سر میبردم، اولین مصاحبهام را که گفتوگویی بود با برادر فرانسیس فوردکاپولا، کارگردان مشهور، انجام دادم. این کارگردان، نخستین سینماگری بود که فیلمش را برای نابینایان توضیحدار میکرد.»
گری مسیر پرپیچوخمی را پیموده تا توانسته جایگاه خود را در بیبیسی تثبیت کند و برای خودش امضا و اعتباری بهدست آورد. او از روزهایی میگوید که خبری از صفحهخوان و رایانه در بیبیسی نبود و باید انواع ترفندها را بهکار میبست تا بتواند وظایفش را بهنحو صحیح انجام دهد. از خطرهایی میگوید که در حین کار با آنها دستبهگریبان بوده است. از نحوۀ ورودش به اجرای تلویزیونی میگوید و از اینکه موقع ایستادن در مقابل دوربین، به چه نکاتی توجه میکند. از نقش بریل در کارش برایمان تعریف میکند و از اینکه چطور توانسته یک بریلخوان سریع باشد و به مدد بریل برنامۀ زنده اجرا کند. او از مستندهایی که در دل توفانها و درگیریهای خیابانی و جنگها برای بیبیسی ساخته برایمان حکایت میکند. همۀ اینها را برایتان بازگو خواهیم کرد اگر شنوندۀ نسخۀ صوتی پیشخوان باشید. در نسخۀ صوتی همچنین از یک دوست نابینای ایرانی هم سراغی خواهیم گرفت که یکی دو هفتۀ پیش، مهمان پادکست «آیز آن ساکسِس» [10] بوده و برای «پیت و نانسی»، گردانندگان پادکستی که حالا دیگر قطعاً برای مخاطبان پیشخوان آشنا محسوب میشود، از وضعیت زندگی نابینایان در ایران گفته است. از او راجع به جزئیات توضیحاتی که از طریق این پادکست به گوش نابینایان آمریکایی رسانده، خواهیم شنید.
[1] Mark Miller
[2] Blindabilities
[3] Lead Sheet
[4] Tablature
[5] Braille Monitor
[6] BELL Academy
[7] Karen Anderson
[8] FSCast
[9] Gary O’Donoghue
[10] Eyes on success