فرهنگ نذر؛ نذر فرهنگی
ابوذر سمیعی: دانشآموختۀ دکترای سیاستگذاری فرهنگی
نذری و خیرات یکی از آموزههای مشترک بشری است. تقریباً همۀ فرهنگها در سراسر دنیا به نوعی خیرات دارند و بهویژه در جوامع دینی، آداب نذری دادن امری رایج و پسندیده است. در کشور ما نیز موضوع نذری و خیرات سابقهای دیرینه دارد و بخش مهمی از فرهنگ ملیمذهبی ما به حساب میآید. بهطور خاص ماههای محرم، صفر و رمضان، مواقعی هستند که امر خیرات به بالاترین حد خود میرسد. اگرچه توصیه به خیرات و بخشش برآمده از آموزههای دینی است؛ اما شواهد نشان میدهد کسانی که نذری میدهند یا خیراتی دارند، لزوماً افراد دیندار یا مذهبی نیستند و در میان همه افراد و اقشار مختلف اجتماعی و با هر سطح از دینداری، افرادی هستند که اقدام به وقف و بخشش میکنند. در نقطه مقابل نیز وضعیت به همین منوال است؛ یعنی دریافتکنندگان نذورات نیز لزوماً افراد نیازمند یا فقیر نیستند و افراد از هر طبقه اجتماعی و باز با هر سطح از دینداری، پذیرای نذورات هستند و دریافت نذری را امری ارزشمند میدانند. شاهد این موضوع نیز توزیع نذری در روزهای خاص در همۀ مناطق شهرها و روستاهاست.
مطمئناً چنین امری به لحاظ فرهنگی کارکردی مثبت دارد که هنوز در میان جامعه ما رایج است؛ ازجمله میتوان به تقویت همبستگی اجتماعی اشاره کرد. اما در سالهای اخیر اصرار بر نوع خاصی از خیرات موجب تغییر در فرهنگ بخشش و افزایش کژکارکردهای آن شده است.
مروری بر تاریخ موقوفات و خیرات در کشور ما نشان میدهد تا چند دهه پیش، نذورات و خیرات در زمینههای متنوعی وجود داشت؛ از وقف زمین و دارایی بهمنظور ساخت و توسعه مسجد، مدرسه و بیمارستان گرفته تا وقف محصولات یک باغ برای مسافران یا طلاب. برخی از موقوفات و نذورات تاریخی هم مختص کشور و فرهنگ ما بود. از آن جمله میتوان به حفر قنات و احداث آبانبار اشاره کرد که زمانی بسیار پرکاربرد بودهاند.
اما امروز هرچه فعالیتهای بشری بیشتر متنوعتر شدهاند، تنوع در خیرات در کشور ما به همان میزان کاهش پیدا کرده است. بررسیها نشان میدهد در سالهای اخیر، علاقه به خیرات زودبازده و ملموس در میان خیرین بسیار بیشتر از انواع دیگر آن شده است؛ بهطوریکه عموماً مردم تمایل دارند غذا خیرات کنند و یا نهایتاً اقدام به توزیع سبد کالای غذایی نمایند. این امر در مواقعی از سال، مثلاً دهه اول محرم، به اندازهای تشدید میشود که در محرومترین و کمبرخوردارترین نقاط کشور هم شاهد اسراف و هدررفت مواد غذایی هستیم؛ موضوعی که مطمئناً در فرهنگ ملیمذهبی ما امر پسندیدهای نیست؛ اما برای برخی، ظاهر این نوع از خیرات بسیار پراهمیتتر از باطن و کارکرد آن است.
گرایش به امور خیریهای زودبازده (توزیع غذا یا مواد غذایی) به اندازهای در سالهای اخیر نهادینه شده که برخی این را تنها امر خیر میپندارند و هنگامی که از ایشان خواسته میشود نذرشان را به نوع دیگری ادا کنند که مفیدتر باشد، شدیداً با آن مخالفت میکنند. بهطورخاص وقتی از افراد خیر درخواست میشود نذورات خود را در زمینههای فرهنگی ادا کنند، آنچنان مقاومت میکنند که گویی از ایشان خواسته شده پولشان را در دریا بریزند!
به نظر میرسد بخش قابلتوجهی از علاقه عموم خیرین به امور خیریه زودبازده، به سیاستهای کلی دولتی مرتبط بازمیگردد. دستکم در بیست سال اخیر، دولتهایی که بر سرکار بودهاند، ترجیح دادهاند بهجای رفع امور زیربنایی و یا نیازهای بلندمدت شهروندان که گاه کمتر ملموس است، اقدام به توزیع سبد غذایی نمایند؛ امری که در کوتاهترین مدت میتوان انجام داد و نتیجه آن را مشاهده کرد. پیرو همین سیاستها، رسانه ملی نیز معمولاً امور خیریه زودبازده را بیشتر از سایر انواع آن انعکاس داده است. مثلاً احتمال اینکه سیخ کباب نذری دهکیلومتری در مهمترین بخش خبری تلویزیون نشان داده شود، بسیار بیشتر از نذری برای طراحی یک برنامه آموزشی است. طبیعتاً عموم مردم نیز بیشتر تشویق میشوند به سراغ سیخ کباب دهکیلومتری بروند تا سرمایهگذاری در امور فرهنگی.
واقعیت این است که در سراسر دنیا، بخش مهمی از کارها با کمک افراد خیر به انجام میرسد و امور خیریه و عامالمنفعه تنوع بالایی دارد. کمک به انجام پروژههای تحقیقاتی مختلف، کمک جهت نوشتن برنامههای کامپیوتری، کمک به منظور سفرهای اکتشافی و موضوعاتی در هر زمینهای میتواند با کمک خیرین انجام شود. حتی در موارد فراوانی، افرادی که قصد راهاندازی یک استارتاپ را دارند نیز ممکن است درصورتیکه توان مالی لازم را نداشته باشند، از علاقهمندان و عموم مردم در این خصوص کمک بگیرند.
در حوزه معلولیت نیز امر بههمینگونه است و بخش مهمی از بزرگترین پروژهها و برنامههای مربوط به افراد دارای معلولیت در کشورهای توسعهیافته، با کمک مالی عموم مردم اجرا میشود. از برنامههای آموزشیتفریحی بگیرید تا نرمافزارهای حوزه معلولان. بهعنواننمونه، نرمافزار ان وی دی ای، اپلیکیشن بی مای آیز و بسیاری از نرمافزارهای رایگان حوزه نابینایان، با حمایت مالی عموم مردم ایجاد شده و هزینههای توسعه و نگهداری آنها نیز عمدتاً از همین راه تأمین میشود.
در کشور ما نیز در چند دهه پیش که تنوع در امور خیریه بیشتر بود، شاهد حضور خیران در بخشهای مختلف حوزه معلولان هم بودیم و جامعه معلولان بخش مهمی از سرمایه فرهنگی خویش را مدیون کسانی است که سالها پیش در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند. ازجمله قدیمیترین مدارس نابینایان در شهرهای بزرگ ایران به دست افراد خیر بنا شده و در مواردی نیز زمین یا ملک دیگری جهت هزینههای روزمره این مدارس وقف شده است.
امروز اما لازم است در حوزه معلولان چرخشی اساسی در خصوص حضور خیران اتفاق بیفتد. عمدهترین نیاز افراد دارای معلولیت، نیازهای فرهنگیآموزشی است؛ اما خیران کماکان تمایل دارند وارد بخشهای ملموس و زودبازده شوند. سرمایهگذاری در بخشهای فرهنگی همچون تولید محتوا، تولید پادکست، چاپ و نشر کتاب، روزنامه و مجله، ساخت فیلمهای آموزشی و تبلیغاتی در حوزه معلولیت، نصب بنر و بیلبرد و موضوعاتی از این قسم، امور پرهزینهای هستند که بسیاری از انجمنها بهتنهایی قادر به تأمین هزینههای آن نیستند و درصورتیکه افراد خیر به این امر اقدام کنند، این نوع سرمایهگذاری در بلندمدت تأثیر فراوانی بر تغییر نگرش در حوزه معلولان خواهد داشت.
از سوی دیگر، بسیاری از موضوعات آموزشی کاربردی حوزه معلولان، به دلیل پرهزینه بودن کنار گذاشته شده و نه نهادهای متولی دولتی همچون آموزش و پرورش استثنایی یا سازمان بهزیستی به آن میپردازند و نه انجمنها و مؤسسات غیردولتی یارای انجام آن را دارند. ازجمله آموزش مهارتهای زندگی مستقل به نابینایان که از ضروریترین آموزشهاست، در هیچ یک از مراکز نابینایی به دلیل هزینههای گزاف انجام نمیشود. درصورتیکه خیرین در این حوزه ورود کنند و هزینۀ برنامههای آموزشی را فراهم نمایند، بخش مهمی از مشکلات افراد دارای معلولیت که ناشی از کمبود یا نقصان آموزش است، میتواند مرتفع شود.
بهنظر میرسد در خصوص جهتدهی به نذورات مردمی، لازم است نهادهای متولی فعالانهتر وارد میدان شوند و افراد را بیشتر به سوی نذورات اثرگذار و ماندگار دعوت کنند. بهطور خاص در حوزه معلولان، لازم است سازمان بهزیستی ضمن توجه بیشتر به حوزههای فرهنگیآموزشی جامعه هدف خود، خیرین را نیز به این سوی سوق بدهد و به ایشان نشان بدهد که با ورود به حوزههای فرهنگیآموزشی، میتوانند تغییرات قابل توجهی در زندگی افراد داشته باشند.
پینوشت:
در خصوص حکم شرعی امکان تغییر نذر، فتوای عمده مراجع عالیقدر این است که درصورتیکه فرد هنگام نذر، صیغه نذر را جاری نکرده و نام خدا را نبرده، میتواند آن را تغییر دهد.
متن صیغه نذر به عربی اینگونه است که بگوید: «لِلّهِ عَلَیَّ ». یعنی: «برای خداوند، به عهده من باشد که فلان کار را انجام بدهم». لازم نیست به عربی باشد؛ بلکه اگر فارسی هم نذر کند؛ مثلاً بگوید: «برای خدا نذر کردم چنین کنم»، همین یا مشابه این گفتار کافی است.