چرا بهتر است والدین کودکان با آسیب بینایی با مراکز آموزش استثنایی در ارتباط باشند
فاطمه جوادیان: کارشناس نابینایان اموزش و پرورش استثنایی گیلان
یکی از نیازهای اساسی همه ما انسانها نیاز به آموزش است. افراد مهارتها را از طریق تمام حواس بهویژه حس بینایی فرا میگیرند. زمانیکه این حس دچار آسیبدیدگی شود یا در بسیاری موارد از ابتدا آسیبدیده باشد، ضرورت اقتضا میکند که برای دریافت انواع آموزشها و همچنین بهکارگرفتن آنچه که آموخته شده، سایر حواس بهصورتی سازماندهیشده تقویت شود. ممکن است افراد آسیبدیده بینایی و خانوادههایشان از شیوههای متداول تقویت حواس آگاهی نداشته باشند؛ بههمینمنظور افراد دیگری جهت آموزش به نابینایان به کار گمارده میشوند.
این افراد معلمان دانشآموزان استثنایی هستند. در گذشته معلمان کودکان نابینا بهطور تخصصی در رشته نابینایان و کمبینایان تحصیل میکردند؛ اما در سالهای اخیر با توجه به حضور دانشآموزان با آسیبهای چندگانه در کلاسهای آموزشی، تصمیم گرفته شد که دانشجویان در رشته آموزش کودکان استثنایی بهصورت نظری و عملی با گروههای مختلف استثنایی آشنا شوند.
آنها در واحدهای مربوط به آموزش و پرورش نابینایان با انواع بیماریهای چشمی آشنا میشوند؛ همچنین با نیازهای متفاوتی که هر یک از این بیماریها ایجاد میکند و با نقش مؤثری که رنگها و نورها در زندگی افراد کمبینا دارند. آنها بهطور نظری و عملی با تکنیکهای مربوط به جهتیابی و حرکت آشنا میشوند. آنها میآموزند که چگونه با رعایت کرامت انسانی دانشآموز نابینا، سادهترین مهارتها را به او بیاموزند و با بازخوردهای کلامی آن مهارتها را تصحیح و تقویت کنند؛ مهارتهایی که شاید همسالان آن دانشآموزان در تعاملهای بصری به سادگی آنها را فرا میگیرند.
آنها میآموزند که پیش از آموختن هر مهارت به دانشآموز نابینا، ابتدا خود با چشمان بسته آن مهارت را انجام دهند تا نسبت به موقعیت دانشآموز احساس نزدیکتری داشته باشند و بتواند با سادهترین کلمات و با استفاده از تکنیکهایی همچون قرار دادن دست خود در زیر دست دانشآموز، آن مهارت را به او بیاموزند. آنها خواندن و نوشتن به خط بریل را بهصورت نظری و عملی میآموزند و پس از سپری کردن سالهای دانشجویی، در کارگاههای مختلف به تثبیت آموختههای خود میپردازند. در فرایند آموزشی، آنها بارها به کلاسهای دانشآموزان با نیازهای ویژه اعزام میشوند تا از نزدیک با چگونگی امر آموزش آشنا شوند.
با توجه به سرفصلهایی که دانشگاه در اختیار اساتید قرار میدهد، دانشجویان با انجام فعالیتهای متفاوت بیشتر وارد دنیای نابینایان میشوند. گروهی از آنها کتابهای کمحجم داستانی را به خط بریل برمیگردانند؛ گروهی کتابهای صوتی تولید میکنند؛ گروهی دیگر برای آشنایی دانشآموزان نابینا با موجودات دسترسناپذیر، آنها را در ابعادی کوچکتر یا بزرگتر بهطوری که با دو دست قابل لمس باشند، شبیهسازی میکنند؛ مانند پرنده که در آسمانها پرواز میکند و ستاره دریایی که در کف دریا خانه دارد؛ مانند ابعاد یک خانه که برای دانشآموز نابینا قابلتصور نیست؛ مانند یک دارکوب که در تنه درختی خانه ساخته است. گروهی دیگر به برجسته کردن نقشه شهرها و محیطهای بزرگ میپردازند؛ چراکه دانستن جهتهای مختلف این مکانها، برای افراد نابینا بسیار مفید است.
معلمان رشته آموزش کودکان استثنایی در دوره دانشجویی و پس از آن میآموزند که با دیدن یک فرد دارای شرایط خاص، خصوصاً اگر آن فرد کمسنوسال باشد، بهجای ترسیدن، خیره شدن، دوری کردن و یا هر رفتار نامناسب دیگری، ضمن ارزیابی بالینی و همچنین گرفتن شرح حال از نزدیکان و مطالعه سوابق تحصیلی دانشآموز، شرایط او را مورد بررسی قرار دهند و با تمرکز بر داشتههای دانشآموز، شروع به پرورش باقیمانده حواس کودک نمایند و مطالب موجود در کتابهای درسی و همچنین مهارتهای لازم را طبق دستورالعملهای تدوینشده توسط کارشناسان و صاحبنظران امر آموزش، از طریق همان حواس باقیمانده به کودکان بیاموزند.
بنابراین، چنانچه فرزند شما به گونهای دچار اختلال در بینایی باشد، بهتر است با یکی از آموزشگاههای استثنایی در ارتباط باشید؛ چراکه در چنین مراکزی ضمن ارزیابی تواناییهای کودک، ممکن است راهکارهای مناسبی به شما پیشنهاد شود که بهبود کیفیت زندگی فرزندتان را به همراه داشته باشد؛ راههایی که شما به تنهایی قادر به پیدا کردن آن نباشید یا راههایی که این افراد –معلمان کودکان استثنایی– پس از مطالعه و پژوهشهای میدانی به آنها دست یافتهاند.
به امید روزهای بهتر، زندگی با کیفیت بیشتر،
روزهایتان پر از شوق زندگی!