پیک تندرستی، گامهای نخست از برنامه ریزی تا احترام به بدن

همراهان عزیز نسل مانا، سلام! خوشحالم که دوباره در کنار شما هستم؛ این بار با ستونی مستقل به نام پیک تندرستی؛ قرار است دست در دست هم در مسیری مشترک گام برداریم، رشد کنیم و با هم پیشرفت کنیم. مسیر ما برای تمام گروه‌های سنی و سطوح مختلف…

در مسیر شدن ، گهی پشت به زین و گهی زین به پشت

چند وقته دارم از سختی‌های کارم می‌نویسم؛ سختی‌هایی که هر‌کدوم‌شون به‌تنهایی می‌تونه پوست آدم رو بکنه و جاش زخمی بمونه که تا مدت‌ها بسوزه، اون‌قدر که انگیزه‌ هر تلاش و ادامه دادنی رو از ریشه بخشکونه. کم‌کم داشتم شبیه «گلام» در کارتون…

سکوت، بی‌خیالی و حمایت‌های بی‌جا در سازمان‌ها

مقدمه سازمان‌های مردم‌نهاد، همانند هر نهاد اجتماعی دیگر، به واسطه اعتماد و همکاری متقابل اعضا و جامعه شکل می‌گیرند. در این سازمان‌ها انتظار می‌رود که شفافیت، پاسخگویی، و تعهد به ارزش‌های اخلاقی در مرکز تصمیم‌گیری و فعّالیت‌ها قرار داشته…

نسل گمشده در دنیای رنگ و تصویر: چالش‌های نوین کودکان نابینا

دنیای قشنگ نو تا حدوداً همین بیست سال پیش داشتن یک کتابخانه کوچک شخصی که تنها سی - چهل عنوان کتاب مورد نیاز و علاقه‌مان را در آن جمع کنیم، آرزویی بسیار دور بود؛ چیزی نزدیک به محال؛ برای نوشتن یک پایان‌نامه یا یک تحقیق کوچک کلاسی باید کسی…

ترجمه،از تنهایی تا توانمندی: نقش RNIB در زندگی امریت

گاهی در دل تاریکی، نوری کوچک می‌تواند مسیر یک زندگی را دگرگون کند. در این شماره از نشریه نسل مانا، به سراغ داستان الهام‌بخش «امریت» می‌رویم؛ زنی نابینا از لندن که با وجود چالش‌های فراوان ناشی از بیماری چشمی، توانسته زندگی پُررنگ، خلاقانه و…

فناوری، بررسی کاربردهای عینک ری بن متا برای نابینایان و کم‌بینایان

یکی از گجت‌هایی که اخیراً وارد بازار شده است عینک رِی بَن مِتا است که هرچند یک وسیله با کاربری عمومی است و مخصوص نابینایان و کم‌بینایان طراحی نشده، اما افراد نابینا و کم‌بینا هم می‌توانند از بعضی امکانات آن مثل ربات هوش مصنوعی شرکت متا بهره…

ردّ‌پای نابینایان در آثار ادبی ، بررسی شخصیت شهلا در قیدار،اسطوره‌سازی

یکی از تلاش‌های رضا امیرخانی برای آمیختن اسطوره و زندگی شهری کتابی به نام قیدار است. او در این اثر از دل تهران دهه‌ پنجاه، قهرمانی می‌آفریند که هم سرمایه‌دار است و هم جوانمرد؛ مردی به نام قیدار که با ده‌ها کامیون و گاراژی پر از…

نامه‌های بی‌نشانی ، در حسادت همه بیناییم

گاهی فکر می‌کنم اگر بخواهند برای بی‌رحمیِ بی‌صدا مجسمه‌ای بسازند، باید چهره‌ تو را بتراشند، حسادت عزیز. نه از سنگ سخت که از نگاه‌های آدم‌ها؛ از لبخندهایی که شبیه مهربانی‌اند، اما در دلشان چیزی می‌جوشد. تو را بارها دیده‌ام: در چشمان…

یک داستان در یک نگاه، کیمیاگرِ کویر

کیمیاگرِ کویر  بادهای گرم یزد، خاک سرخ کویر را تا پشت پنجره‌های کاهگلی خانه لیلا می‌کشاند. دختر هفده‌ساله‌ای با چشمانی به رنگ طلای غروب و موهای آغشته به عطر گل‌های محمدی. جسور بود و بی‌پروا، و شور کشف حقیقت در رگ‌هایش جریان داشت. پدربزرگش…

گزارش اقدامات انجمن نابینایان ایران؛ مهر 1404

همراهان گرامی! در ادامه گزارش اقدامات انجام شده در انجمن نابینایان در مهر ماه سال 1404 از زبان آقای مهندس منصور شادکام قائم مقام انجمن نابینایان ایران از نظرتان خواهد گذشت. عرض سلام و خدا قوّت به همه همراهان گرامی و مخاطبان ارزشمند…