خاطرهای از موسی عصمتی، شاعر گرانسنگ نابینا
سوم راهنمایی بودم. چهار سالی بود که در آموزشگاه نابینایان شهید محبی تهران درس میخواندم. با شروع سال تحصیلی پدر و مادرم مرا به تهران میرساندند و با تعطیلی مدارس سختی و مرارت این راه طولانی را به جان میخریدند تا مرا از مدرسه به…