بسیاری از نابینایان با آموزشگاه شهید محبی آشنا هستند و از آنجا خاطرههای فراوان دارند. افراد دارای آسیب بینایی از شهرهای مختلف، در دهۀ پنجاه به بعد در این آموزشگاه تحصیل کردهاند و معلم، وکیل و استاد دانشگاه شدند یا در مشاغل دیگر به کار مشغول شدند. همچنین نابینایان قدیمیتر در این مدرسه بهعنوان مربی و معلم فعالیت کردند. کارنامۀ شصتسالۀ این آموزشگاه نشان میدهد در رشد و پیشرفت فرهنگی و اجتماعی جامعۀ نابینایان ایران مؤثر بوده و در تاریخ تحولات این جامعه نقطۀ عطف و رخدادی تأثیرگذار بوده است. متأسفانه الآن فقط یادی و نامی از این مدرسه باقی مانده و با تخریب آن، مجتمع جدیدی به نام «جواد موفقیان» ساخته شد. این مقاله، به اجمال، سیر تحولات این نهاد را از آغاز تا کنون بررسی میکند.
احداث
در سال 1340، چشمپزشکی به نام «دکتر حسن علوی» با دیدن مدرسۀ نابینایان در خیابان ری قدیم، در تهران، تصمیم گرفت مرکزی آموزشی با شاخصهای مدرن؛ آنگونه که در اروپا دیده بود، در تهران دایر کند. زمینی حدود سیهزار مترمربع در جادۀ کن قدیم (بلوار کاشانی کنونی) متعلق به برادران مهدوی بود. او صاحبان را راضی کرد تا آنجا را به مدرسۀ نابینایان اختصاص دهند و از سال 1340، شروع به ساخت آن کرد. این زمین، خارج از محدودۀ شهری بود و علوی تصمیم گرفت اسم آن را «آموزشگاه نابینایان رضا پهلوی» بگذارد تا بتواند از تسهیلات دولتی استفاده و از موانع اداری گذر کند. مدرسه در سال 1343، بهصورت رسمی افتتاح شد.
مدیریت این آموزشگاه در سال 1344 تصمیم گرفت، بخشی برای آموزش دختران نابینا ایجاد کند. این بخش پس از فراهم کردن مقدمات، در 1345 راهاندازی شد و دختران نابینا پذیرش شدند. خوابگاه و ساختمان شبانهروزی و کارگاههایی هم برای آموزش حرفهای دختران دایر شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از انقلاب اسلامی 1357، نام این آموزشگاه به «آموزشگاه علوی» تغییر یافت. دولت در اسفند 1358 لایحهای به شورای انقلاب تقدیم کرد و خواستار ادغام آموزشگاه در وزارت آموزش و پرورش شد. همچنین درخواست کرد تا کارکنان و کارمندان این آموزشگاه مشمول قانون استخدام کشوری شوند.
شورای انقلاب در تاریخ 22 اسفند 1358، مادهای به شرح زیر تصویب کرد:
ماده واحده: از تاریخ تصویب این لایحۀ قانونی، آموزشگاه نابینایان علوی (رضا پهلوی سابق) در وزارت آموزش و پرورش ادغام شد.
نام این آموزشگاه از سال 43 تا اسفند 57 رضا پهلوی بود، از 57 تا اسفند 58 آموزشگاه علوی شد و پس از الحاق به آموزش و پرورش به «شهید محبی» تغییر یافت.
تحولات آموزشی
نام کامل این آموزشگاه از 1358 «مجتمع آموزشی نابینایان شهید محبی» بود، ولی «مدرسۀ شهید محبی»، «مجتمع شهید محبی» و «مجتمع نابینایان محبی» هم نامیده میشد. فعالیتهای آموزشی آن از مهر 1343، با پانزده دانشآموز خردسال و هجده دانشآموز بزرگسال که تحصیلات ابتدایی را در کانون آموزش رودکی به پایان رسانده بودند آغاز شد، ازجمله مهمترین فعالیتهای اولیۀ این آموزشگاه، تهیۀ وسایل ویژۀ نابینایان از سایر کشورها، اعزام مربیان به خارج از کشور بهمنظور تحصیل و کسب تخصص در زمینۀ آموزش و پرورش نابینایان و تشکیل کلاسهای هنری و کارگاههای حرفهای مانند نجاری، برسسازی، بافندگی و کارهای دستی است.
هیئتمدیره، بهطور مستقل، تا مهر 1357 این مجتمع را اداره میکرد. مجتمع بودجۀ اختصاصی داشت که از سوی برخی سازمانها و نهادهای دولتی تأمین میشد. پس از آن بودجۀ مجتمع از طریق سازمان برنامه و بودجه تأمین و ادارۀ آن بر عهدۀ وزارت آموزش و پرورش گذاشته شد. این آموزشگاه از فروردین 1359، بهطور کامل، زیر نظر دفتر کل آموزش استثنایی وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت. در حال حاضر بخشی از هزینههای آن از طریق کمکهای مردمی تأمین میشود و تمام هزینههای دانشآموزان بر عهدۀ مجتمع است.
اکنون مجتمع مذکور بزرگترین مجتمع آموزشی نابینایان در ایران است که کلاسهای درس، کلاسهای امور فرهنگی، دینی، کتابخانه و آزمایشگاه دارد. در مقطع ابتدایی مجتمع، علاوه بر کلاسهای آمادگی کودکان نابینا، کلاسهای آمادگی ویژۀ کودکان «چند معلولیتی» نیز دایر شده است. در این مجتمع مقطع تحصیلی متوسطه نیز وجود دارد و دانشآموزانی که در شهر، روستا یا محل سکونتشان به مراکز آموزشی دسترسی ندارند، بهصورت شبانهروزی و بقیه بهصورت روزانه از کلاسهای مجتمع استفاده میکنند. بعضی از معلمان این آموزشگاه نیز نابینا هستند. از دیگر فعالیتهای آموزشی، رفاهی و توانبخشی این آموزشگاه میتوان از برنامۀ آموزش خانواده، آموزش موسیقی، اردوهای تابستانی، مسابقههای ورزشی، خوابگاه، سالن ورزش، سالن اجتماعات و سالن غذاخوری نام برد.
بر اساس گزارش سال 62، این مجتمع 171 دانشآموز و 35 معلم داشته است. پس از پیروزی انقلاب، کارگاههای مختلف آن کمتر فعال بوده است. کتابخانۀ این مجتمع نسبت به کتابخانههای دیگر نابینایان منابع بیشتری دارد که در مقالهای دیگر به آن میپردازیم.
اکنون مجتمع نابینایان شهید محبی در تهران، ابتدای بزرگراه آیتاللّه کاشانی، پس از فلکه دوم صادقیه، قرار دارد.
کتابخانه و دیگر بخشهای آموزشی
بنیانگذاران این مرکز از ابتدا طرح جامعی در نظر داشتند و علاوهبر کلاس درس، کتابخانه، استودیو و بخش تاکسیدرمی یا آموزش اشیای حجمی و حیوانات خشکشده هم ایجاد کردند. کتابخانۀ این مرکز در دورهای نسبت به دیگر کتابخانهها جامعتر و فعالتر بوده است. این کتابخانه که در 1343 تأسیس شد، سه نفر کارمند داشت و هفتهزار جلد کتاب بریل و پنجهزار حلقه کتاب صوتی. در دورهای صفایی مدیر کتابهای بریل و ماهرخ نیکخواه مدیر کتابهای صوتی بود. چندی سئولیت تهیۀ کتابهای درسی نابینایان کل کشور را بر عهده داشت.
نام جدید
در دهۀ هشتاد، مدیران آموزش و پرورش تصمیم گرفتند این واحد آموزشی را بازسازی کنند. شخص نیکوکاری به نام «جواد موفقیان» بازسازی را بر عهده گرفت و تمام ساختمانهای قدیمی را تخریب و ساختمان جدیدی ساخت. او تابلوی قدیمی را برداشته و چند تابلو به نام «مدرسۀ جواد موفقیان» نصب کرده است.
تا جایی که امکان داشت و بررسی کردم، تابلو یا نشانی از ساختمان و ساختار سابق باقی نمانده است؛ بااینکه میتوانستند مثل مدرسۀ کریستوفل، در اصفهان، بخشی از ساختمان قدیمی را نگه دارند و تخریب نکنند و عکسهای معلمان و مدیران سابق و همۀ آثار مثل تابلوها، حتی یکیدو میز و نیمکت را در آن ساختمان در معرض دید عموم قرار دهند. چنین موزهای نشانگر پیشینه و هویت و تحولات تاریخی نابینایان در ایران و نیز احترام به افرادی است که سالها بهعنوان معلم یا مدیر یا حتی مستخدم در آنجا فعالیت داشتند.
همچنین بااینکه نهادهای دولتی برای آموزش و پرورش نابینایان خدمات گستردهای داشتهاند، ولی هیچجا ثبت نشده و تاریخی در این زمینه تدوین نشده است؛ هرچند معلولیتهای دیگر هم تاریخ ندارند، چون اسناد و مدارکی وجود ندارد و هر رئیسی آمده، اسناد و مدارک سابق را معدوم کرده است!
نگاهی به زندگی دو شخصیت
در این بخش دکتر حسن علوی، بنیانگذار، و اسماعیل محبی بهعنوان کسی که سالها نامش بر این مدرسه میدرخشید، به اجمال، معرفی میشوند.
علوی در 1288ش در بوشهر متولد شد. ابتدا به ارتش پیوست، ولی بعد در دانشگاه تهران رشتۀ پزشکی را به پایان رساند. او استاد کرسی چشمپزشکی در بیمارستان امیراعلم بود و در سال 1385، در 97 سالگی، در تهران درگذشت.
اسماعیل محبی در 31 شهریور 1333، در تهران متولد شد. او نابینا بود. دورۀ دبیرستان را در مدرسۀ شهید مطهری به پایان رساند. به موسیقی علاقه داشت و سنتور مینواخت؛ خوب شطرنج بازی میکرد. پس از پایان دبیرستان و گرفتن دیپلم به دانشگاه راه یافت و در رشتۀ حقوق تحصیل کرد. پس از اخذ مدرک کارشناسی، به دلیل تعطیلی دانشگاهها در جریان انقلاب فرهنگی به قم رفت و شروع به تحصیل علوم حوزوی کرد. محبی پس از چند سال بهعنوان قاضی به کار مشغول شد. او به کردستان رفت، ولی در راه بوکان با انفجار به شهادت رسید.