توجه به این نکته مهم است که افراد دارای اختلالهای بینایی، برخلاف بسیاری از افراد ناشنوا، زبان منحصربهفردی ندارند. آنها اعضای انجمنهای گفتاری هستند که عمدتاً از افرادی تشکیل شدهاند که آسیبهای بینایی قابلتوجهی ندارند. زبانی که مصرفکنندگان توضیحات صوتی در زندگی روزمره از آن استفاده میکنند، توسط دنیای بینا شکل گرفته است. امروزه توصیف صوتی در فیلمها و برنامههای تصویری کاربرد بسیاری دارند.
از گذشته، فیلمنامهنویسان و سازندگان فیلم با این فرض که تماشاگران دچار اختلالهای حسی نیستند، فیلم را خلق کردهاند. تولید فیلم معاصر همیشه برای مخاطبان غیر نابینا طراحی شده است. از اواخر قرن بیستم«AD» یا توصیف صوتی بهعنوان یک سرویس اضافی ضروری برای آن دسته از افراد نابینا و کمبینا که نمیتوانستند به ویژگیهای بصری فیلم دسترسی داشته باشد تهیه شد. در قرن بیستم، با پیشرفت سینمای صامت، راویانی توسط صاحبان سینما استخدام شدند تا فیلم را توضیح دهند و تیتراژها را بخوانند. در آن سالها سواد خواندن هم به زبان فیلم و هم خواندن متون اتفاق رایجی نبود.
در قرن بیست و یکم که فرهنگ و جامعه از کاغذ به قالبهای سمعی و بصری منتقل شده است، نیاز به دسترسی به محتوا شدیدتر است. در سال 1982 توصیف صوتی با همکاری شبکههای رادیویی و تلویزیونی با پخش همزمان این خدمات به مخاطبان در آمریکا توسعه پیدا کرد (2007، Snyder).
توضیحات صوتی به یک فرد نابینا یا کمبینا این امکان را میدهد که یک فیلم را بهطور مساوی با افراد بینا تجربه کند و از آن لذت ببرد. این شکل توصیف صوتی اطلاعاتی را که بهطور کامل با دیالوگ یا صدای محیط مشخص نمیشود و هر عنصر بصری فیلم را برای مخاطب توضیح میدهد. توضیحها در سینما توسط توصیفکنندۀ صوتی تخصصی ضبط و هنگام پخش فیلم در سینما با یک هدست بیسیم سبکوزن که مخاطب نابینا در گوش دارد شنیده میشود. توصیفی که معمولاً توسط توصیفکنندهای که آن را ارائه میدهد نوشته میشود، به جزئیات اقدامی میپردازد که برای درک داستان فیلم ضروری است. این ممکن است شامل ظاهر، حرکات، حالتهای چهره، هویت شخصیتها، کنشها و واکنشها، در آغوش گرفتن، دعوا، رقصیدن، شوخیهای بصری و هر چیزی باشد که نشان داده میشوند و ممکن است بدون توضیحات، تماشاگر نابینا آن را از دست بدهد.
پخش صدای بازیگران در آغاز به شنوندگان فرصتی دهد تا قبل از فیلم صدای بازیگران را تشخیص دهند و شناخت قبلی به دست آورند. این معرفی در سینما پیش از دیدن فیلم ارائه میشود؛ به این معنا که افراد نابینا و کمبینا به همۀ اطلاعات دسترسی داشته باشند، مثلاً در معرفی شخصیتی که در تصویری مشخص است میتوان گفت: رامین در یک محلۀ جنوبی تهران زندگی میکند. او 37ساله است، قد او یک متر و هشتاد است و با هشتاد کیلو وزن، اندامی ورزشی دارد. موهای او قهوهای تیره، بلند و رو به عقب بسته شده است. رامین پیشانی بلند، پوست سفید، چهرۀ جدی، صورتی کشیده و کمی تهریش دارد. چشمان او قهوهای و کمی گود است. او اسپرت لباس میپوشد؛ شلوار جین آبی با تیشرت سفید. رامین با گامهای بلند راه میرود.
در این مثال اگرچه تمام جزئیات ظاهری شخصیت بیان شده است، اما اینکه آنها چقدر لازم و ضروری هستند به عوامل متعددی بستگی دارد. در فیلمها بسیاری از چیزها قابلدرک است، درحالیکه پیامها و مفاهیم نمادین به شیوههای مختلف تفسیر و درک میشوند. درک فیلم میتواند در زمانهای مختلف حتی برای یک بیننده معنای متفاوتی داشته باشد. هر بینندهای از طریقی به معانی فیلمی که میبیند نزدیک میشود. مضامین یک فیلم توسط تماشاگران و در تعامل با آنها تولید میشود؛ بنابراین تلاش برای تفسیری منحصربهفرد که بهعنوان توصیف صوتی ارائه میشود، شاید تصور سادهای از هنر و شناخت مخاطب باشد. فیلمها داستانهایی را به تصویر میکشند که ما میتوانیم آنها را با استفاده از زمینۀ فرهنگی و اجتماعی با روایت ترکیب کنیم. تامپسون بر این باور است که توانمندی موقت برای فهم فیلم به کاربر نابینای AD نشان میدهد که افراد بینا میتوانند از طریق دسترسی به اطلاعاتی که ظاهراً با بینایی همراه است، بر افراد نابینا اعمال قدرت کنند. به نظر او «ادراک بصری شکلی از قدرت است که مانند هر قدرت دیگری میتواند مقایسه شود، مورد سوءِاستفاده قرار گیرد و بنابراین بهعنوان نوعی کنترل مورد استفاده قرار گیرد.» فیلمها میتوانند واقعیتهای فیزیکی و جهان فیزیکی را با دقت بسیاری بازتولید کنند، اما وقتی وارد حوزۀ انتزاعی میشویم، نمادگرایی تصاویر و اصل موضوعها زمانی است که توصیف بیشتری مورد نیاز است (تامپسون، 2018).
در ساخت روایت فیلم باید به عناصر کوچکی توجه کرد که برای توصیف شخصیتها یا پیشبرد داستان اساسی نیستند، اما برخی اطلاعات رمزگذاریشده را آشکار میکنند (اوررو، ویلارو، 2013)؛ مانند اطلاعات نوشته شده روی یادداشتی که بازیگر به آن نگاه میکند، اما آن را بیان نمیکند. توصیف صوتی با هدف دسترسی آسان افراد دارای معلولیت بینایی به رسانهها انجام میشود. توضیحها هنگامیکه با تصاویر همراه نباشند، خودبهخود معنا ندارند. در سالهای اخیر استفاده از توصیف صوتی توجه بسیاری از پژوهشگران، سازمانهای دولتی و کاربران و مخاطبان را به خود جلب کرده است.
توصیف صوتی مزایایی برای مخاطب خود دارد. مزایای توصیف صوتی برای نابینایان، کسب دانش و درک بهتر برنامههای رسانهای، احساس استقلال، تجربۀ ارتباط اجتماعی و تقویت حس برابری با دیگر افراد جامعه و تجربۀ لذت تماشای فیلم و کاهش تلاش افراد بینا در توضیح فیلم است. باید به این نکته توجه کرد که (AD) مستقل نیست، بلکه تنها یک کل منسجم و معنادار را در ترکیب با عناصر دیگر معنادار مانند دیالوگها، موسیقی و جلوههای صوتی تشکیل میدهد. همچنین با محدودیتهای مختلفی مانند محدودیتهای زمانی و تعامل با عناصر دیگر اداره میشود.
شاید در نگاه اول توصیف تصاویری آسان به نظر برسد، اما تجزیه و تحلیل فیلم مشکلات بسیاری به همراه دارد. انتخاب اطلاعات بصری ارائهشده در تصاویر بسیار ذهنی است.
ادامه دارد… .