مرور رده
رد پای نابینایان در ادبیات داستانی
ردپای نابینایان در ادبیات داستانی
از میان کتابهایی که هر کدام بیان کننده یک سرنوشت است و ما را با خود به آنجا میبرد که هرگز نرفته و حرفهایی برایمان دارد که هیچ وقت نشنیدهایم، این بار به سراغ کتاب چشم در برابر چشم میرویم. این کتاب که بر اساس داستان زندگی و خاطرات…
به قلم شما ، به مناسبت روز پدر
دمی دل با پدر دمساز کردم
سرود عاشقی را ساز کردم
قلم در دست من از شوق لرزید
سخن را این چنین آغاز کردم
نشاندم در خیالم روبرویم
سلامی از دلم ابراز کردم
کشیدم قامتش را شاخ شمشاد
ولی او را از آن ممتاز کردم…
رد پای نابینایان در ادبیات داستانی
در سفر سوممان به دنیای کتاب، این بار به سراغ اثری که یک معلم نابینای ایرانی آن را نگاشته است میرویم. کتاب نوری در تاریکی نوشته نِکتار شاهگلدیان. این کتاب را جمشید تولاییفرد طی مصاحبههایی که با خانم شاهگلدیان داشته تهیه و تنظیم کرده و…
رد پای نابینایان در ادبیات داستانی
در ادامه سفرمان به دنیای کتاب، این بار به سراغ اثری از نودار دومبادزه، نویسنده اهل گرجستان میرویم. «من خورشید را میبینم»، دومین داستان بلند دومبادزه، داستانی است درباره جوانی و عشق و دوستی. این داستان در مدت کوتاهی در چند بنگاه…
رد پای نابینایان در ادبیات داستانی
بنا داریم کتابهایی را معرفی کنیم که فرد یا افراد نابینا به نوعی در آنها نقش فعال دارند؛ نه اینکه لزوماً قهرمان یا شخصیت اصلی داستان باشند اما اینکه حضورشان در کتاب، معنادار باشد و در رخدادهای اثر نیز جای پایی بتوان برایشان تصور کرد،…