فراموشی مسئولان در قبال ورزش همگانی معلولان

امیر سرمدی: مدیر‌مسئول

0

خانم دونده نابینا و دونده همراه

در زمان نگارش این یادداشت، از میان قریب به هشتصدهزار آسیب‌دیدۀ بینایی در کشور، تنها 25 نفر از نابینایان و کم‌بینایان در مسابقات جهانی 2023 بیرمنگام انگلستان به مصاف حریفان خود رفته‌اند و همۀ نگاه‌ها معطوف به مدال‌آوری ورزشکاران کشورمان است، اما واقعیت آن است که در حوزۀ معلولان، آنچه بیش از ورزش حرفه‌ای و قهرمانی اهمیت دارد، پرداختن به ورزش همگانی و توسعۀ آن در میان این قشر است. به همین بهانه، در این یادداشت قصد داریم سرانۀ ورزش همگانی در ایران، ورزش همگانی در حوزۀ معلولان از منظر قانون‌گذاری و توجه کمیتۀ ملی پارالمپیک و فدراسیون نابینایان به ورزش همگانی را از نظر بگذرانیم.

نگاهی به سرانه و زیرساخت‌های ورزش همگانی در ایران

ورزش همگانی در کشور ما از سال 1358ش با عنوان «ورزش محلات» آغاز و در سال 1362ش به‌صورت تشکل قانونی با عنوان «جهاد تربیت‌بدنی» رسمیت یافت؛ به‌طور‌کلی ورزش همگانی به انجام فعالیت‌های جسمانی سلامت‌بخش گفته می‌شود که بدون محدودیت جسمی، جنسی، سنی و مالی باشد، اما در حوزۀ معلولان ماجرا بسیار متفاوت است. فارغ از هرگونه شعار، معلولیت برای هر فردی محدودیت به دنبال دارد و اگر زیرساخت‌های حمایتی از آنها لنگ بزند، عرصه را به معلولان تنگ‌تر خواهد کرد. یکی از مصادیق بارز این امر در حوزۀ ورزش همگانی است و رهایی از آن، مستلزم توجه و فراهم‌کردن زیرساخت‌ها ازجمله سهولت در دسترسی به ورزشگاه‌ها، تأمین تجهیزات موردنیاز و ضروری معلولان، افزایش سرانۀ محیط‌های ورزشی ویژۀ این قشر و عزم جدی نهاد‌های تخصصی مانند کمیتۀ ملی پارالمپیک و فدراسیون نابینایان است. به گفتۀ معاون فرهنگی و توسعۀ ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان، بودجۀ مناسب ورزش همگانی در کشور اعتباری معادل ده‌هزار میلیارد تومان است. این در حالی است که بودجۀ کنونی ورزش همگانی در کشور، تنها دویست میلیارد تومان است. به اعتقاد نگارنده، فدراسیون ورزش‌های همگانی باید با مجموعه اعتباراتی که برای حوزۀ بهداشت و درمان در نظر گرفته می‌شود مقایسه شود. مسئولان باید پاسخ دهند بهتر است برای تندرستی و پیشگیری هزینه کنند یا درمان؟ برای درمان سالانه نزدیک به صدهزار میلیارد تومان هزینه می‌شود، اما برای پیشگیری با وجود اعتبارات استانی، با بودجۀ دویست‌میلیارد تومانی رو‌به‌رو هستیم. این یعنی سهم بودجۀ هر ایرانی برای ورزش همگانی در سال، در حدود دوهزار و پانصد تومان است.

نکتۀ مهم دیگر بحث مساحت سرانۀ ورزشی به‌ازای هر نفر است. مساحت سرانۀ تأسیسات ورزشی در کشورهای مختلف از بلوک شرق تا کشورهای اروپایی و آمریکایی متفاوت است. کشور فرانسه مساحت سی و پنج مترمربع را به‌ازای هر واحد مسکونی و انگلستان ده مترمربع به‌ازای هر نفر و آمریکا پانزده مترمربع به‌ازای هر نفر را پیشنهاد کرده است. به‌طور میانگین عرف بین‌المللی حدود بیست و پنج مترمربع فضای ورزشی و فضا‌های سبز به‌ازای هر نفر است که از این رقم حدود هجده مترمربع به فضا‌های سبز و بقیه به فضا‌های ورزش همگانی اختصاص دارد. چون در بیشتر نقاط ایران، مساحت سرانۀ ورزشی کافی و حتی حداقلی برای افراد وجود ندارد، استاندارد مشخصی هم نمی‌توان تعریف کرد، اما به گفتۀ افشین ملایی، رئیس فدراسیون ورزش‌های همگانی، طبق آمار مساحت سرانۀ ورزشی هر ایرانی معادل هفتاد سانتی‌متر است. به گفتۀ وی، 92درصد اماکن ورزشی وزارتخانه‌ها، ارگان‌ها و نهاد‌ها در اختیار عموم مردم قرار نمی‌گیرد و کسی از ا‌ینکه چهل و دو میلیون نفر از مردم ایران اصلاً ورزش نمی‌کنند آشفته نمی‌شود. واقعیت آن است اگر بخواهیم میزان کم‌تحرکی را کاهش دهیم، باید برنامه‌های فراگیر ملی داشته باشیم.  میانگین فعالیت ورزشی ایرانیان روزانه فقط سیزده دقیقه است و با میانگین تراز هفتگی سازمان بهداشت جهانی که معادل صد و پنجاه تا سیصد دقیقه است، فاصله بسیاری دارد. آمار و ارقام بالا از این منظر تأمل‌بر‌انگیز است که اگر مساحت سرانۀ ورزش همگانی تنها هفتاد سانتی‌متر باشد، قطعاً در بسیاری از شهرها و روستا‌ها در حوزۀ ورزش همگانیِ معلولان این آمار نزدیک به صفر خواهد بود. اگر میانگین ورزش در میان افراد سالم روزانه سیزده دقیقه باشد، این موضوع در میان بسیاری از افراد دارای معلولیت نزدیک به صفر خواهد بود و بسیاری از آنها با بی‌تحرکی مطلق مواجه هستند؛ بااین‌همه دستگاه‌های مسئول، تنها به بُعد قانون‌گذاری اکتفا کرده‌اند و هیچ اقدام عملی در این بین صورت نگرفته است. مجموعه‌های ورزشی مانند شهید هرندی که تنها مجموعۀ اختصاصی ورزش نابینایان در پایتخت محسوب می‌شود، در شمول مادۀ ۸۸ قرار گرفته و عملاً تمامی بخش‌های آن اجاره داده شده است. مجموعه‌های ورزشی اختصاصی نابینایان در شهر‌های یزد و ارومیه نیز سال‌های سال است که به علت عدم اختصاص بودجه، نیمه‌کاره رها شده‌اند. بسیاری از پارک‌های مجهز به تجهیزات ورزش همگانی، از سوی شهرداری‌ها برای عبور و مرور افراد دارای معلولیت مناسب‌سازی نشده است.

ورزش همگانی معلولان از منظر قانون‌گذاری

ورزش همگانی برای معلولان نیز مانند بسیاری از بخش‌های دیگر، ازنظر وضع قوانین کم و کسری ندارد، اما آنچه بعد از شش سال ابلاغ عملیاتی نشده، اجرای قانون است.  مصوبۀ «سیاست‌ها، راهبرد‌ها، وظایف و ضوابط اجرایی ترویج فرهنگ حضور، توانمندی و افتخارآفرینی جانبازان و معلولان از طریق ورزش» که در جلسۀ ۷۹۴، مورخ ۱۵ فروردین 1396ش، شورای عالی انقلاب فرهنگی و بر اساس مصوبۀ جلسۀ ۶۳۹ شورای فرهنگ عمومی به تصویب رسیده، برای تمام وزارتخانه‌ها، سازمان­ها و نهادهای کشوری و لشکری در حوزۀ ورزش معلولان وظایفی را تعیین کرده است. بیشتر وزارتخانه‌ها و سازمان‌های عمومی غیردولتی مکلف شده‌اند درصدی از ظرفیت اماکن و تجهیزات ورزشی دستگاه خود را به ورزش جانبازان و معلولان؛ آن‌هم به‌صورت رایگان اختصاص دهند. تخصیص قسمتی از 1درصد بودجۀ موضوع مادۀ (۵۳) قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم‌ بخشی از مقررات مالی دولت در دستگاه مربوط، به‌عنوان تضمین تحقق این مصوبه در نظر گرفته شده است. نکتۀ جالب آن است که در این قانون، حمایت از فعالیت‌های ورزشی در دستگاه‌های ذی‌ربط، شامل کارکنان جانباز و معلول آن دستگاه و اعضای معلول خانوادۀ کارکنان آن نهاد نیز می‌شود؛ مصوبه‌ای که تقریباً از سوی هیچ نهاد یا سازمانی جدی گرفته نمی‌شود.

سهم دستگاه‌های متولی نسبت به ورزش همگانی معلولان

نهاد‌های مرتبط با ورزش معلولان مانند کمیتۀ ملی پارالمپیک، فدراسیون نابینایان و جانبازان، سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش استثنایی بیشترین سهم را در توسعۀ ورزش همگانی در میان معلولان دارند، اما عملکرد مدیران و رؤسای این سازمان‌ها در سال‌های اخیر قابل‌قبول نبوده است. فدراسیون نابینایان و کمیتۀ ملی پارالمپیک به جای توسعۀ ورزش همگانی عمدتاً نگاه حرفه‌ای و قهرمانی به ورزش نابینایان و معلولان دارند. این موضوع از آنجا ناشی می‌شود که با کسب مدال‌های قاره‌ای و جهانی در ورزش قهرمانی، گویی موفقیت مدیران بیشتر به چشم می‌آید و با استفاده از آن بیشتر می‌توانند در تبلیغات و رسانه‌‌ها خودنمایی کنند. این در حالی است که با توسعۀ ورزش همگانی، هیچ وزنه‌ای در ترازوی مدیریتی رؤسای فدراسیون‌ها سنگینی نمی‌کند و کارنامۀ مدیریتی آنها صرفاً با کسب چند مدال طلای جهان و پارالمپیک قضاوت و سنجیده می‌شود؛ بنابراین چون گسترش ورزش همگانی برای مدیران تبلیغ رسانه‌ای گسترده‌ای به همراه ندارد و از سویی دیگر اعتبارات چندانی در این حوزه به آنها اختصاص نمی‌یابد، ورزش همگانی در حوزۀ معلولان و نابینایان نیز مانند سایر اقشار جامعه مهجور مانده است.

واقعیت آن است که ورزش برای معلولان فارغ از بحث سلامتی، جنبۀ توان‌بخشی دارد و وظیفۀ تمامی نهاد‌های متولی است که در راستای فراگیر کردن آن در جامعه از هیچ کوششی دریغ نکنند.

در زمان انتشار این یادداشت، کاروان چهل ‌و شش‌نفرۀ نابینایان ایران در بازی‌های جهانی ۲۰۲۳ انگلستان در چهار رشتۀ گل‌بال، فوتبال‌، جودو و پاورلیفتینگ حضور یافته و به مصاف رقبای خود رفته‌اند. در مسابقات جهانی نابینایان که هر چهارسال یک‌بار برگزار می‌شود و تا هفتم شهریور ادامه خواهد داشت، شش ورزشکار در رشتۀ گل‌بال، چهار جودوکار، هشت نفر در فوتبال پنج‌نفره و هفت ورزشکار نیز در رشتۀ پاورلیفتینگ از کشورمان راهی شهر بیرمنگام شده‌اند؛ درواقع از میان هشتصدهزار آسیب‌دیدۀ بینایی در کشور، تنها بیست و پنج نفر توانسته‌اند خود را به سطح مسابقات جهانی برسانند و این آمار در مسابقات پارا‌آسیایی حداکثر دو برابر خواهد شد.

بدیهی است ایجاد سلامتی واقعی و شور و نشاط اجتماعی در گروی توسعه و فراهم‌کردن زیرساخت‌های ورزش همگانی برای معلولان است. برای ترویج فرهنگ ورزش همگانی، ضرورت دارد مردم و مسئولان موضوع کم‌تحرکی را به‌عنوان یک دشمن خاموش جامعه بیش از پیش جدی بگیرند و برای مقابله با آن بکوشند

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

حاصل عبارت را در کادر بنویسید. *-- بارگیری کد امنیتی --