نقدی مغرضانه بر میزان شایستهسالاری در جامعۀ نابینایان
یخ نکنی نمکدون!
ما این بار آمدیم تا برایتان توضیح دهیم که آیا شایستهسالاری در جامعۀ نابینایان رعایت میشود یا خیر. ازآنجاکه در تمام ارکان ریزودرشت مملکتمان شایستهسالاری بهطور کامل رعایت شده و فقط ماندیم ما نابینایان، نظرات سراسر کارشناسی خود را برایتان بیان میکنیم.
از نظر ما اتفاقاً شایستهسالاری در بین نابینایان بهشدت رعایت شده. برای روشنترشدن موضوع، مثالی برایتان میآوریم. برای بررسی میزان مناسبسازی مبلمان شهری، در ظاهر باید کسانی بهعنوان کارشناس این کار را انجام دهند که بهعنوان یک نابینای مستقل بین همنوعانشان شناخته شده باشند و بتوانند بهطور مستقل در سطح شهر رفتوآمد کنند. خب این افراد همین حالا هم دارند این کار را انجام میدهند. فوقش کمی باید مثل دندۀ پیکان که قلق داشت، قلق حرکت در معابر موردنظرشان را بهدست آورند و دیگر کار تمام است. پس این افراد در بررسی میزان مناسبسازی سختگیری کافی را ندارند؛ پس بهترین راهکار این است که کسانی برای این کار انتخاب شوند که در این زمینه حساسیت بیشتری داشته باشند که اتفاقاً هم چنین است. طبق گزارشهای رسیده، دوستانمان در حالی برای بررسی در محل حاضر میشوند که دو همراه از دو بازو ایشان را گرفته و راهنمایی میکنند. زمانی هم که به پلهای چیزی میرسند، بهآهستگی ابتدا یک پا و سپس پای دیگر کارشناس محترم را از پله عبور داده و بهسلامتی از مانع عبورش میدهند. در پایان هم اگر ایشان به سلامت مسیر را طی کنند و دوستان راهنمایشان زیاد اذیت نشوند، مناسبسازی آن مسیر را تأیید میکنند. در اینجا ملاک این نیست که دوستمان در آن مسیر به راهنمایی احتیاج نداشته باشد. ملاک در واقع کمتر اذیتشدن دوستان راهنمای ایشان است؛ پس اگر امثال این دوست کارشناسمان بتوانند از این مسیر به سلامت بگذرند، دیگر نابینایان هم میتوانند؛ پس به همین سادگی به شما ثابت شد که در این زمینه شایستهسالاری بهخوبی و درستی رعایت شده است.
یکی دیگر از نقدهایی که دوستان وارد کردهاند، این است که افراد شایستهای برای حضور در جلسات و همایشها حضور پیدا نمیکنند. اتفاقاً در اینجا هم نظر بنده مخالف است. فرض کنید همان دوست نابینایمان که برای بررسی مناسبسازی تشریف برده بودند، با همان دو راهنمای سمت چپ و راستشان وارد جلسه شوند. ابتدا باید ایشان را بهآرامی بهسمت صندلی هدایت کنند و ایشان را بهآرامی روی آن بنشانند؛ سپس خودشان در دو سمت ایشان مستقر شده و تمام آنچه روی میز جهت پذیرایی موجود است، برای نوش جان کردن ایشان آماده کنند. میوهها را پوست گرفته و خرد کنند، چای را برایشان فوت نموده و سرد کنند، شکلات را از بستهبندی خارج کرده و در دهان ایشان قرار دهند و خلاصه نگذارند که به دوستمان بد بگذرد. زمانی هم که نوبت ایشان شد تا صحبت کند، مطالب را از دو طرف به ایشان یادآوری کنند که خداینکرده چیزی از قلم نیفتد. اگر هم ناهار یا شامی در کار بود و از بد حادثه غذای بدقلقی هم باید صرف شود، همراهان ایشان باید غذا را آمادهشده، خردشده و بدون مشکل در اختیارشان قرار دهند که بدون دغدغه آن را میل کنند. در اینجا از منتقدان ایشان میپرسیم که مگر بقیه چه میکنند که ایشان انجام نمیدهند؟ بقیه هم انگیزۀ اول و آخرشان برای حضور در چنین جلسات و نشستهایی خوراکیها و ناهار و شامشان است. هیچ صحبت کارشناسی هم نمیکنند و تازه از روی برگه هم میخوانند و حرف میزنند؛ پس اگر کسی را به اینطور فضاها بفرستیم که به کارش وارد باشد و واقعاً بهقصد مفیدبودن آنجا رفته باشد و مستقل هم باشد، ممکن است به مشکل خورده و بعد از مدتی مجبور شود به دوستان همنوع مشاورمان مراجعه کند؛ پس در اینجا هم به شما ثابت کردیم که شایستهسالاری بهخوبی رعایت شده.
اگر سری هم به ورزش نابینایان بزنیم، میبینیم که آنجا هم بهخوبی شایستهسالاری رعایت شده و مدیران بسیار خوشاستیلی ورزش نابینایان را مدیریت میکنند. حالا ممکن است که برخی از دوستان کمی اضافهوزن داشته باشند. اولاً که شاید این دوستان بدنهای توپر داشته باشند یا اینکه استخوانبندی ایشان درشت باشد. اگر هم روی صندلیشان جا نمیشوند یا خداینکرده صندلیشان میشکند، بهخاطر بیکیفیتشدن صندلیهای جدید است؛ حتی اگر برخی از این دوستان ورزشکار هم نباشند؛ اما قطعاً ورزشکاران را دوست دارند. وگرنه آنجا چه میکنند؟ ضمن اینکه اگر ایشان را با مسئولین سایر رشتههای ورزشی مقایسه کنیم، میبینیم که کاملاً با هم هماهنگ هستند و اگر در یکجا جمع شوند همگی به هم میآیند. چراکه مسئولان دیگر رشتهها هم دارای بدنهای توپر و استخوانبندی درشت و دوستدار ورزشکاران هستند. اگر در بین اینهمه مسئول با این شرایط ما یک نفر با اندام ورزیده و آگاه به مسائل روز مدیریت ورزش را داشته باشیم، هماهنگی میان مدیران ورزش کشور را بر هم میزنیم و باعث اختلال در نظام مدیریت ورزش کشورمان میشویم. ضمن اینکه دوستمان هم بعد از مدتی مجبور میشود بابت رفع برخی مسائل به همنوعان مشاورمان مراجعه کند؛ پس به همین سادگی به شما ثابت کردیم که در ورزش نابینایان هم اصل شایستهسالاری بهخوبی و درستی رعایت شده است.
نتیجهای که در پایان میتوان گرفت این است که در جامعۀ نابینایان شایستهسالاری بهخوبی رعایت شده. تنها یکی دو نفر از دوستان ما شایسته هستند و در اکثر حوزهها حضور مؤثر داشته و باعث پیشرفت نابینایان میشوند. این مدیرمسئول و سردبیر ما چون خودشان هیچ سمتی ندارند، از سر حسادت قصد گیردادن به دوستان شایسته و زحمتکش ما را داشتند که بنده با درایت خود این توطئه را با اقتدار برملا کرده و به دوستانمان این اطمینان را میدهیم که ازاینپس توپ هم تکانشان نمیدهد؛ چون توپ هم بههرحال توانی دارد. چیز یعنی منظورمان این بود که شما کارتان درست است.
در پایان برای دوستانمان در مسئولیتهایشان آرزوی موفقیت داریم و بابت زحماتی که میکشند از ایشان تشکر میکنیم. فقط عزیزانمان به ما قولهایی داده بودند که احتمالاً بهخاطر مشغلۀ زیاد یادشان رفته. ما همینجا از ایشان خواهش داریم که به قولهایشان پایبند باشند تا بتوانیم نظرات کارشناسی خود را بهدرستی بیان کنیم. وگرنه مجبور میشویم به پیشنهادهای جناب مدیرمسئول و جناب سردبیر بیشتر فکر کنیم.
امضا: یخ نکنی نمکدون.