نسل مانا: سوسوی مانایی خط بریل در تأمین نیازهای اطلاعاتی نابینایان در ایران
حسین عبدالملکی: کارشناس و پژوهشگر سازمان اسناد و کتابخانه ملی
سیطره و تعمیقِ روزافزونِ تأثیرات چندوجهی «داده و اطلاعات» در حیات اجتماعی و نقشآفرینی آن در تمامی ابعاد زندگی، باعث شده نیازهای اطلاعاتی –در مفهوم تعمیمیافتۀ آن- یکی از کانونیترین نیازهای جامعۀ بشری در ساحتهای مختلف، از خُرد تا کلان و برای تمامی افراد به حساب آید. بر همین مبنا، تأمین و برآوردهسازی نیازهای اطلاعاتی اقشار مختلف و تضمین دسترسی به مواد اطلاعاتی موردنیاز بهشکلی مناسب برای همۀ گروههای اجتماعی را دارای اهمیتی بنیادین ساخته است.
اتخاذ، کاربست و پیگیری راهبردهایی چون «تلاش در ایجاد فرصتهای برابر برای دسترسی به اطلاعات»، «توجه ویژه به مقولۀ فقر اطلاعاتی و گروههای مواجه با آن»، «اهمیت فزایندۀ مسئلۀ شکاف اطلاعاتی در ابعاد مختلف حیات اجتماعی و عملیاتیسازی راهبردهای مختلف جهت تقلیل یا برونرفت از آن»، «توجه به ارائه و بهرهگیری از مواد اطلاعاتی در مجاری و البته قالبهای مختلف و متناسب با گروههای گوناگون»، «ترویج و تأکید بر استفاده از راهبردهای جایگزین و بدیل و نیز مکمل در تضمین دسترسی به اطلاعات برای گروههای مختلف اجتماعی» و… از سوی تصمیمسازان و کنشگران این حوزه مبین اهمیت و البته حساسیت بالای همین موضوع است.
افراد با آسیب بینایی به سبب «بینایی-پایه بودن» قریببهاتفاق مواد و البته قالبها و مجاری دستیابی به اطلاعات و بهطبع محرومیت نسبی یا مطلق از «چشم» بهمثابه مهمترین کانال دریافت اطلاعات از جمله گروههای اجتماعی هستند که در تراکمپذیری با برخی عوامل دیگر مستعد «فقر اطلاعاتی» مضاعفی میباشند.
تا آنجا که از افراد نابینا بهعنوان یکی از فقیرترین گروهها در دسترسی به اطلاعات در ابعاد مختلف آن تعبیر میشود. ازاینرو، توجه به راهبردهای جایگزین، بدیل و مکمل و فرمتهای دسترسیپذیر جهت تضمین دسترسی این افراد به اطلاعات مختلف بسیار موردتوجه بوده که در این میان، تضمین دسترسی به اطلاعات و دادههای تخصصی و مختص به این گروه برای آنها دارای اهمیتی دوچندان است.
«خط بریل» با تمامی محدودیتها و درجات مختلفی از بیم و امیدها نسبت به آن، با توجه به امکانات، زیرساختها و شرایط فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و… کشورهای مختلف و البته بهمثابه یک روش منحصربهفرد و صرفاً مختص این گروه و بهعنوان تنها روش بدون واسطۀ دسترسی به متن و داده، همچنان جایگاه ویژهای را در دسترسی به اطلاعات برای افراد نابینا بازی میکند.
روشی که البته با توجه به شرایط کلی مترتب بر امکانهای پیشروی افراد با آسیب بینایی در ایران در ابعاد زیرساختی، آموزشی، فناوریهای ویژه و… که در جای دیگر میتوان به شکلی تفصیلی به آن پرداخت، نسبت به کشورهای دیگر و بهویژه کشورهای توسعهیافته در تأمین نیازهای اطلاعاتی و از جمله انتشار نشریات و مجلات مربوط به این قشر باید بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
در این میان، شاید بتوان بهتعبیری پیدایش نشریات بریل در ایران را مقارن با آغازین سالهای ورود این خط به کشور و معادلسازی علائم بریل فارسی دانست؛ آنجا که کریستوفل با قراردادن چند کاغذ در یک لوح، منتخبی از مطالب غیردرسی که بخش اصلی آن را آموزههایی از انجیل و آیین مسیحیت تشکیل میداد، به بریل مینوشت و بهاصطلاح رونوشتهای تهیهشده را در اختیار دانشآموزان مدرسه قرار میداد؛ اما تولد اولین نشریۀ بریل در ایران به بیش از چهار دهه پس آن و بهعبارتی، تقریباً نیم قرن پیش بازمیگردد.
با آغاز انتشار مجلۀ «روشندل» توسط محمد خزائلی از آذر 1347 به خط بینایی و متعاقب آن ورود و استقرار اولین ماشین چاپ بریل در کشور در سال بعد، منتخبی از مطالب همین مجله و البته برخی مطالب دیگر بهصورت بریل در تیراژ محدود منتشر و در اختیار نابینایان قرار میگرفت. نشریهای که بهعبارتی، نشریۀ انجمن «هدایت و حمایت نابینایان ایران» محسوب میشد؛ اما با افزونشدن درخواستها برای چاپ کتب درسی به خط بریل و نیز برخی عوامل دیگر از یک سو، و محدودبودن راندمان چاپگر مزبور برای پاسخگویی به تمامی نیازها، بعد از چندی چاپ این نشریه متوقف گردید.
در دهههای بعد، مجلات بریل دیگری چون «فصلنامۀ بصیر»، «پیک روشندلان» و… ویژۀ افراد با آسیب بینایی منتشر شدند که البته هیچکدام تداوم نیافت و با فواصل مختلف و به دلایل گوناگون انتشار آنها نیز متوقف شد.
نگارنده در تجربۀ زیستۀ خود تأثیر فصلنامۀ بصیر را علیرغم اقتباسیبودن درصد بالایی از مطالب آن و بسیاری نقدهای دیگر و همچنین، محدودیتهای پیشروی نشریات بریل که در زمینۀ قریببهاتفاق مجلات بریل دیگر نیز صادق بوده؛ در زمینههای مختلف در زندگی و تحصیل خود و بهویژه در یادگیری و تقویت مهارت خواندن بریل مشاهده کرده است.
با ورود و گسترش تدریجی دسترسی به چاپگرهای کوچک از اوایل دهۀ هفتاد در انجمنها، مدارس، کتابخانهها و سایر نهادهای مربوط به نابینایان و معلولین، تحولی در زمینه نشریات بریل صورت پذیرفت؛ چراکه سمنها، بخش خصوصی و بخشهای مربوط به نابینایان در نهادهای مختلف بهشکلی بالقوه امکان چاپ نشریه و مجلات مختلف در تیراژهای محدود و متوسط را یافتند. از این به بعد، جامعۀ نابینایان شاهد سربرآوردن نشریات بریل مختلفی در قالبهای گوناگون بود. نشریاتی که حتی بعضاً با انتشار یک یا دو شماره از آن متوقف میشدند.
چاپ نشریات بریل با تمامی فرازونشیبها در دو دهۀ بعدی رشد پیدا کرد و حتی برخی نشریات تخصصی مانند «بچه بشری» برای کودکان نابینا، «سپیده آفرین» در زمینۀ امور قرآنی، «اندیشۀ سپید» در حوزۀ منابع اطلاعاتی ویژۀ نابینایان، «رشد روشن» بهعنوان بخشی از مجلۀ رشد ویژۀ دانشآموزان نابینا در گروههای سنی مختلف و… از این قبیل است.
اما شاهبیت چاپ بریل نشریات برای نابینایان بدون تردید به اواسط دهۀ هفتاد و انتشار روزنامۀ «ایران سپید» باز میگردد؛ نشریهای که بهعبارتی در بین نشریات بریل کشور تاکنون بیشترین مانایی، بیشترین انتشار شماره و بالاترین تیراژ را به خود اختصاص داده است. ایران سپیدی که با به یدک کشیدن تعبیر «تنها روزنامۀ بریل خاورمیانه و جهان» که فارغ از میزان درست و نادرستی آن، باید بیش از افتخارکردن، بهعنوان یک علامت سؤال بزرگ به این تَک و یکهتازیاش اندیشیده میشد! بهنوبۀ خود و البته با فرازونشیبهای فراوان و تمامی انتقادات ریزودرشت وارده، سهم مهمی را در تأمین نیازهای اطلاعاتی نابینایان ایفا کرد و به هویت و نمادی از حیات مطبوعاتی این قشر تبدیل گردید. القصه، تداوم انتشار ایران سپید نیز مانند بسیاری از نشریات بریل دیگر و البته بهسبب مجموعهای از عوامل مختلف که مجالی دیگر را برای طرح میطلبد، در هالهای از ابهام فرو رفت که نباید صرفاً دولت-وزارت ارشاد و روزنامۀ ایران را مسئول اصلی این امر دانست.
در چنین فضای ترسیمشدهای که حتی بهصورت بالقوه نیز نشریات بریل سهمی حداقلی در سبد مطالعاتی نابینایان بازی نمیکرد و از سوی دیگر، چاپ و انتشار کتب بریل نیز تقریباً به خلسه رفته است و البته مهمتر آنکه متأسفانه با تسلط دیدگاههای غیرکارشناسی، «خط بریل» علیرغم ضرورت حضور آن در بسیاری از زمینهها، بهتدریج به مهجوریتی نسبی فرو میرفت؛ انتشار نسخۀ بریل «نسل مانا»، نقطۀ آغاز امیدی بود در میانۀ تمامی بیمها و ناخشنودیهای موجود دربارۀ بریل در ایران.
همافزایی انجمن نابینایان ایران بهعنوان بخشی از جامعۀ مدنی این قشر و چند شرکت بهعنوان بخش خصوصی در چاپ و انتشار مجله و البته گذار از اقتباس و تولیدی و تخصصیبودن قریببهاتفاق مطالب آن، در قیاس با کلیت حیات نشریات نابینایان در کشور، گامی روبهجلو بوده و میتواند بهمثابه یک وجه بارز در تداوم و استمرار آن نقش داشته باشد.
از سوی دیگر، توجه همزمان و انتشار مجله در فرمتهای «بریل، گویا و الکترونیک» نمادی است از گذار و فرارفتن از دوگانههای غیرکارشناسی «بریل-گویا»، «بریل-الکترونیک» و… موجود و ترویج یک رویکرد تلفیقی-تجمیعی در کاربست همۀ راهبردهای جایگزین و مکمل در تأمین نیازهای اطلاعاتی نابینایان؛ چراکه با توجه به محدودیت شدید افراد با آسیب بینایی در دستیابی به اطلاعات و شکاف فراوان در تأمین نیازهای اطلاعاتی این قشر نسبت به سایر افراد، تنها از رهگذر تجمیع و تلفیق تمامی راهبردهای ممکن در دسترسی به اطلاعات به فراخور شرایط و وضعیتهای مختلف است که محدودیت مضاعفی در این زمینه به افراد نابینا تحمیل نخواهد گردید که نسل مانا میتواند با آگاهیبخشی صحیح در این راه اثرگذار باشد.
همچنین، انتشار نسخۀ بریل، آنهم در شرایط کنونی که شاهد حذف تدریجی بریل از سبد مطالعاتی نابینایان هستیم، در بهبود املای افراد نابینا، آنهم با توجه به وفور غلطهای فاحش املایی در نوشتههای نابینایان اثرگذار خواهد بود.
علاوه بر این، انتشار نسخۀ بریل ضمن ایجاد امکان تعامل بهتر و مؤثرتر مخاطب با متن بهسبب دسترسی مستقیم و بدون واسطه به اطلاعات و دادههای متنی در بریل -به استناد نتایج برخی پژوهشها- در دسترسی حداکثری تمامی جامعۀ هدف به مطالب مجله بهمثابه یک منبع اطلاعاتی تخصصی، بهویژه برای افرادی که به هر نحو استفاده از سایر فرمتها (گویا، الکترونیک و…) را نداشته و یا بهاصطلاح با بریل احساس راحتی بیشتری مینمایند، بهعنوان یک اصل هنجاری و البته اخلاقی در تضمین دسترسی حداکثری همۀ افراد بسیار مؤثر خواهد بود.
گزارههای متعدد دیگری نیز در حوزۀ ضرورت و اهمیت حضور نشریۀ بریل و البته دلالتها، الزامات، اقتضائات و ملاحظات مترتب بر آن و نیز تمهیدات سیاستی لازم و تصمیمسازی در سطوح مختلف قابل طرح است که بهسبب محدودیت در سطور این یادداشت، مجالی دیگر را میطلبد.
کوتاه سخن آنکه، «نسل مانا» راه درازی در پیش دارد و باید از تجربۀ گرانسنگ بیش از نیم قرن حیات نشریات بریل در ایران و آسیبشناسی جامع، کارشناسی و دقیق آن طَرف خود، برای مانابودن را بربندد.
«نظرداشت تمامی ذینفعان و بازنمایی حداکثری تمامی نگاههای موجود در جامعۀ هدف در زمینههای مختلف»، «سفارشیسازی وجه بریل مجله و تلاش تدریجی در غیرمتمرکزسازی انتشار و چاپ آن»، «تلاش در توسعۀ دانش نظری و البته ضمنی در زمینۀ جامعه هدف در ابعاد مختلف»، «بهروزرسانی مداوم و مستمر راهبردها و رویکردهای مجله منطبق بر نیازها و انتظارات جامعۀ هدف»، «توجه ویژه به کودکان بهویژه در وجه بریل مجله و در صورت امکان انتشار نشریۀ تخصصی در این حوزه» و… از جمله مواردی است که با رعایت آنها امید میرود برخلاف قریببهاتفاق نشریات بریل، دوام و استمرار این نشریه و البته توسعۀ کمی و کیفی آن همچون عنوانش در عمل نیز تبلور یابد و سهمی در بالندگی حیات اجتماعی نابینایان ایفا نماید.
برای عضویت در نشریه و دریافت آن بخط بریل چیکار باید بکنم؟