به قلم شما

0

در ادامه غزلی از سروده‌های سرکار خانم فرزانه صادقی، شاعر نابینا و از مخاطبان ماهنامه نسل مانا را از نظر می‌گذرانیم.

گور باشم

طاقت ندارم از نگاهت دور باشم

یا پیش هم باشیم و من مجبور باشم

با من بمان هر لحظه می‌افتم به پایت

هر چند در ظاهر زنی مغرور باشم

وقتی دلت صیاد این دریاست ای کاش

من ماهی افتاده‌ای در تور باشم

بگذار با رؤیای وصلت خو بگیرم

حتی اگر یک وصلۀ ناجور باشم

آغوش وا کن حرف‌هایم گفتنی نیست

تا کی فقط در شاعری مشهور باشم

این جان من ارزانی چشمان مستت

لطفی ندارد عشق اگر محصور باشم

روزی اگر سهم کسی بودی دعا کن

من گور باشم. گور باشم. گور باشم

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

حاصل عبارت را در کادر بنویسید. *-- بارگیری کد امنیتی --